مجله نوجوان 102 صفحه 14

شعر سهراب سپهری واحه ای در لحظه به سراغ من اگر می آیید ، پشت هیچستانم پشت هیچستان جایی است پشت هیچستان رگهای هوا ، پر قاصدهایی است که خبر می آرند ، از گل وا شده ی دورترین بوته ی خاک روی شنها هم ، نقشهای سم اسبان سواران ظریفی است که صبح به سر تپه ی معراج شقایق رفتند تا نسیم عطشی در بن برگی بدود ، زنگ باران به صدا می آید آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی ، سایه ی نارونی تا ابدیت جاری است به سراغ من اگر می آیید ، نرم و آهسته بیایید ، مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 102صفحه 14