مجله نوجوان 118 صفحه 17

E-mail: mrym-shokrani@yahoo. Com - اجبار کمکهای داوطلبانۀ مالی در مدارس، بازی با روح و روان دانش آموزان است. * همه با روح و روان دانش آموزان بازی می‏کنند. از آن آقای مدیر ما که پول مگس کش اتاقشان را هم جزو شهریۀ داوطلبانۀ دانش آموزان می‏دانند گرفته تا آن دانشمندان مردم آزار که مردند و با خیال راحت به آن دنیا رفتند و روزگار ما دانش آموزان را در این دنیا سیاه کردند. تازه همۀ‏شان هم می‏گویند همه چیز داوطلبانه است. مثلاً آقای مدیر هر روز یک قبض گنده دست بچّه‏های مدرسۀ کشته و مردگان علم می‏دهند، بالای قبضشان نوشتند کمکهای دلبخواهی ولی از آن طرف هم خودشان برای خودشان خیلی چیزهای دیگر را دلبخواهی می‏کنند. مثلاً نمرۀ انضباط، میزان ساعتهای مفید آموزش و... تازه آن قدیمها مُد بود هر کس می‏خواست واقعاً بی سواد می‏ماند ولی حالا با آنکه می‏گویند ادامۀ تحصیل اختیاری و دلبخواهی است ولی پدر و مادر آدم طبق قانون مجبورند که تا سوم راهنمایی حتماً حتماً و به زور بچّه‏هایشان را به مدرسه بفرستند. تازه توی خانه هم مادر آدم می‏گوید اگر دوست داری می‏توانی بروی نان بخری ولی این بستگی مستقیم به ارائۀ ناهار ظهر از طرف ایشان دارد یا پدر آدم که می‏گوید اگر دلمان بخواهد می‏توانیم به شهربازی برویم ولی هزینه‏های اتلافی را موقع خرید عید تسویه می‏کنند و خیلی چیزهای دلبخواهی دیگر که اجباری است. - - ورود بدون کنکور به دانشگاه علمی- کاربردی بهانه‏ای برای کلاهبرداری یک فرد کلاهبردار! * چه انسان کلاهبردار خنگی که می‏رفته پول می‏گرفته که مردم را بدون کنکور وارد دانشگاه علمی کاربردی کند بعد هم پولها را که گرفت فرار کند... چه کاری است خوب؟ ایشان می‏رفت یک کلاس کنکور راه می‏انداخت و کلّی پول به جیب می‏زد. کنارش کلّی کلاسهای اَلَک پَلَکی دیگر هم می‏گذاشت تا در آمدش زیادتر بشود. مثلاً کلاس یوگای کنکوری یا کنکوریها چگونه بند کفش خود را در سهسوتببندندتا وقتشان تلف نشود یا آموزش نفس کشیدن ویژۀ داوطلبان کنکور و... کلّی کتاب و جزوه هم از خودش در می‏آورد و به زور به داوطلبان بدبخت آموزشگاهش می‏فروخت. حتّی لباس و کفش عیدهم با آرم مؤسسه‏اش تولید می‏کرد و مجدداً به زور به قربانیانش می‏فروخت تا در تعطیلات عید هم به یاد کنکور بیفتند و استرسبگیرندوبروند سراغ درس و مشقشان و با این روش کلّی پولدارتر می‏شد. تازه دستگیرش هم نمی‏کردند! واقعاً که چه آدمهای خنگی توی دنیا پیدا می‏شوند...!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 118صفحه 17