جوجه کلاغ
کارت قرمز و کارت زرد
کارت زرد و کارت قرمز داخل جیب داور بودند، بازی هنوز شروع نشده بود. حوصلۀ کارتها از بیکاری سررفته بود
بنابراین مثل همۀ بیکارها شروع کردند به حرف زدن؛
کارت قرمز: پس تو چرا رنگت زرد شده؟ نکنه مریضی؟
کارت زرد: سربه سرم نگذار داداش. تو که خودت خوب میدونی معنای رنگ زرد چیه!
کارت قرمز: البته که میدونم، اگه سرچهار راه باشه رنگ زرد یعنی احتیاط، اگه توی معدن باشه یعنی طلا، اگه توی باغ باشه
یعنی پاییز، اگه توی جیب داور باشه هیچ معنایی نداره، اما وای به روزی که از جیب داور بیرون بیاد و جلوی چشم بازیکن
باشه.
کارت زرد: اون وقت بازیکن کلافه میشه، سرشو تکون میده و میگه «من که کاری نکردم، آقای داور بی انصافی نکنید.
کارت قرمز: خوش به حال تو که بازیکنها با دیدنت زیاد عصبانی نمیشن! وقتی من جلوی چشمشون میآم قاطی میکنن
و بعضی وقتها میخوان به داور حمله کنن.
کارت زرد: مثل گاوبازی و پارچۀ قرمز؟!
کارت قرمز: مواظب حرف زدنت باش. اگه بی ادبی کنی اخراجت میکنم ها!
کارت زرد: برو بابا! تو فقط یک تکه مقوایی که رنگ قرمز بهت زدن. اگه داور نباشه تو هیچ کارهای.
کارت قرمز: زبون درازی نکن! خودت هم خوب میدونی که همه از من میترسن. حتی مربیها و داورها!
کارت زرد: اما یادت باشه که هیچ کس تو رو دوست نداره. نه بازیکنها، نه مربیها و نه حتی داورها. به نظرم بهتره فکری به حال
رنگت بکنی.
کارت قرمز: لطفاً کمتر پیشنهاد بده و یکی کمی به فکر خودت باش. من که خیلی دیر به دیر از جیب داور بیرون میام، این تو هستی که زود جوّ گیر میشی و خودت رو برای مردم لوس میکنی. راستی تصمیم گرفتم خاطراتم رو از بازیها بنویسم.
کارت زرد: اما همۀ اون حرفهای آتشینی که از بازیکنهای اخراجی شنیدی که گفتنی و نوشتنی نیست.
کارت قرمز: فکر شو کردم که چطوری درستش کنم، بعد از این
که همه چیز و نوشتم میدم پاستوریزهاش کنن.
کارت زرد: آفرین! اون وقت همه با هم مهربون
میشن، همه به هم سلام میکنن، حتی از داور
تشکر میکنن که بهشون کارت قرمز داده. بعضیها هم
از بازیکنهای حریف عذرخواهی میکنن و با خجالت
زدگی از زمین بیرون میرن.
کارت قرمز: توی یک قسمت، بازیکن میآد به
داور میگه «آقای داور سلام! من روی بازیکن حریف خطای عمد انجام دادم
و شما متوجه نشدین. لطفاً به من کارت قرمز نشون بدین که تنبیه بشم»
بعدش هم گریه میکنه مثل ابر بهار!
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 118صفحه 22