خرّمشهر را خدا آزاد کرد
خرّمشهر را خدا آزاد کرد.
از بین تمام اتّفاقات عجیب و غریبی که در عملیات بیت المقدس سال 1361 رخ داد هیچ اتفاقی به اندازۀ
این جملۀ معروف امام خمینی در ذهن مردم ماندگار نشد.
این جملۀ معروف را امام خمینی در اوّلین سخنرانی خود بعد از آزاد شدن خرّمشهر از چنگال دشمن به زبان
آورد و این جمله تکلیف خیلی از چیزها را برای خیلی از مردم دنیا روشن کرد.
رسانههای خبری جهان و در پی آنها مردم جهان نمیتوانستند با قاعدههای طبق معمولی که ذهنشان به آن
عادت کرده بود حوادث و اتفاقات خرّمشهر را تحلیل کنند.
موضوع بیشتر به معجزه شباهت داشت تا یک پیروزی نظامی.
تفاوت تجهیزات نظامی ایران و عراق به حدّی زیاد بود که صدام گفته بود اگر رزمندگان اسلام خرّمشهر را
پس بگیرند کلید بصره را نیز به آنها خواهد داد و به زودی شرمساری این حرف ابلهانه چون آب دهانی که
به هوا پرت کرده باشد توی صورت کثیفش افتاد.
مردم جهان از غیرت قوم ایرانی چیزهای زیادی شنیده بودند امّا در دوران معاصر اتفاقاتی مثل انقلاب
اسلامی در ایران، شکست نظامی آمریکا در طبس و در نهایت فتح خرّمشهر آن هم با دست خالی در برابر
سپاه تا دندان مسلّح دشمن باعث شد تا خواب غفلت از سر مردم دنیا بپرد و چشمان خواب آلودۀشان به
بخش کوچکی از حقایق این عالم بزرگ گشوده شود.
مردم به خاطر فتح خرّمشهر در پوست خود نمیگنجیدند. توی خیابانها
شور عجیبی به پا شده بود. از همه طرف شیرینی و شربت پخش میشد و
مردم از شادمانی همدیگر را در آغوش میگرفتند و اشک میریختند.
مردم این پیروزی را حاصل مقاومت و ایثارگری رزمندگان اسلام و
رهبری خردمندانۀ امام میدانستند و صد البتّه که این تصوّر مردم
تصوّر درستی بود امّا امام چیزهای دیگری هم میدانست که در آن
روزگار خیلیها نمیدانستند و میبایست جمله به جمله آن را در
مکتب پر برکت امامشان میآموختند.
امام میدانست که هر چه هست از خداست و هر چه اتفاق میافتد
تنها با ارادۀ خداست.
امام میدانست که همۀ ما در این عالم آمدهایم که امتحان پس
بدهیم و در این دنیا هیچ کاری به جز عمل به تکلیف نداریم.
«خرّمشهر را خدا آزاد کرد» همۀ آن چیزی بود که ما میبایست از فتح خرّمشهر
یاد میگرفتیم.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 120صفحه 3