قسمت سوم
میزان، رأی ملّت است
عماد: پس در نهایت چه شد که امام تصمیم گرفت با شاه مبارزه کند؟
سردبیر: البته کار امام از ابتدا مبارزه بود. آن چیزی هم که ایشان در نهایت، به آن فکر میکرد برقراری حکومت اسلامی بود. ولی امام میدانست که این کار بزرگ، کار چند ماه و چند سال نیست. تشکیل حکومت اسلامی، نیاز به مقدّماتی داشت. مثلاً تغییر بنیانهای فکری جامعه و اصلاح نوع نگاه انسانها به مقولههایی مثل دین و حکومت. این مقولهها در طول تاریخ، بارها تحریف شده بود و امام، به عنوان یک مصلح اجتماعی با نگاه ریشهای به مسائل، وارد میدان شد.
علی اصغر: من شنیدهام که فقط حکومت شاه، مخالف امام نبود. بلکه در بین مذهبیون هم کسانی بودند که با امام مخالفت میکردند.
سردبیر: بله، خیلیها بودند که ورود روحانیون و
مراجع تقلید را به دنیای سیاست نمیپسندیدند. خیلیها هم فکر میکردند که در افتادن با دستگاه سلطنت، کاری بیفایده و بینتیجه است. ولی امام حتّی در خود حوزههای علمیه، نسل جدیدی از طلّاب را تربیت کرد که در کنار فعالیّت علمی، دغدغههای اجتماعی هم داشته باشند.
عماد: مثل شهید مطهری...
سردبیر: بله، شهید مطهری، شهید بهشتی، خود حاجآقا مصطفی خمینی و دهها و صدها روحانی برجسته که هم اسطورۀ علم و تقوا بودند، هم برای ادارۀ جامعۀ امروز ایران برنامههای علمی داشتند و اهل مبارزه و تلاش بودند.
امیررضا: یعنی امام خمینی میخواست سیستم سنّتی حوزهها عوض بشود؟
سردبیر: اتفاقاً به هیچ وجه. یکی از ظرافتهای شخصیت امام این بود که هم بر حفظ شیوههای ارزشمند که هزار
سال بود در حوزههای شیعه رایج بود، تأکید میکرد و
هم میخواست روحانیون به متن زندگی مردم هم وارد شوند. قرار نبود حوزه مثل دانشگاه بشود. بلکه امام میخواست هر دوی این مراکز در خدمت یک هدف
قرار بگیرد، که آن هدف هم چیزی جز اسلام نبود.
کما این که در سالهای 56 و 57 همین طور شد و همۀ گرایشهای جامعه اعم از روحانی، دانشگاهی، بازاری، کارمند، کشاورز و ... همه یک چیز میخواستند و آن حکومت اسلامی بود.
علی اصغر: در واقع، امام سالها مبارزه و تلاش میکرد
تا آن اتفاق در سال 57 بیفتد. والّا جمع کردن همۀ
مردم با سطحها و سلیقههای مختلف زیر یک پرچم،
کار آسانی نبود.
عماد: پس چرا وقتی که انقلاب پیروز شد، همه یکدست نشدند. یعنی بعد از تشکیل نظام جمهوری اسلامی، باز
هم بحثها و اختلاف نظرها ادامه پیدا کرد و حتّی بعد
از فوت امام هم، ما داریم، دربارۀ ایشان و اهدافی که داشتند بحث میکنیم؟
امیررضا: درسته، هنوز هم در بعضی مسائل ما
نمیدانیم اگر امام زنده بود چه تصمیمی میگرفت؟ یا
مثلاً جناحهای سیاسی در کشور ما همه به امام اعتقاد دارند، امّا با هم اختلاف نظر هم دارند.
سردبیر: به نظر من، راز ماندگاری امام هم همین
است. با پیروزی انقلاب در سال 57 قرار نبود کار تمام بشود. امام که نمیخواست فقط حکومت را تغییر بدهد
و بعد برود استراحت کند. همانطور که قبلاً هم گفتم شاید کنار رفتن شاه، یکی از کمترین خواستههای امام
بود. امام میخواست، مردم با تکیه بر دین، حکومت خودشان را خودشان در دست بگیرند و برای رسیدن
به زندگی مطلوب، تجربههای نو به دست بیاورند. به
خاطر همین، در مقام رهبر انقلاب و مرجع دینی، اصول
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 120صفحه 24