مجله نوجوان 123 صفحه 19

حال کن...دیدی گفتماین کلیده برام شانسمیاره. من گفتم که بری تو اون فروشگاه برید کنار... فروشگاه آتیش گرفته برید کنار... انگاراین پسره نمیخواد بفهمه بوم دنگ انگاراین کلیده یه چیزیش هست، از بغل هر کی رد میشم به خاک سیاهمیشینه. فقط خدا رو شکر برا بابام اتفاقی نیفتاد! من نمیخواهم از بدبختی دیگران خوشبخت شوم! پسرم اون کلید رو بنداز دور بیا به من کمک کن وجدانم راحت شد معلوم نبود چه بلایی به سرممیومد *نام فیلمی از بیلی وایلدر

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 123صفحه 19