مجله نوجوان 125 صفحه 7

چه هیجانی به این قصه‏ها گوش می‏کردم. دوست نوجوانان از نظر شما کیست؟ لیلی رشیدی: من اصلاً نمی‏توانم محدود کنم که مثلاً کتاب، فیلم، موسیقی، ... مهم‏تر است، همانقدر که یک دوست هم سن نوجوان می‏تواند مؤثر باشد، پدر و مادر و فامیل و مدرسه و همه و همه مهمّند. هیچ چیزی را نباید دور کرد. اگر بگویم که مثلاً فقط کتاب بخوان و هیچ جا نرو، اشتباه است. شما در یک خانوادۀ هنرمند در زمینۀ بازیگری و کارگردانی به دنیا آمده‏اید و بزرگ شده‏اید، آیا قرار گرفتن در این محیط شما را علاقه‏مند به این عرصه کرد یا نه، واقعاً علاقه داشتید؟ لیلی رشیدی: دوست داشتم. البته خانواده‏ام نیز بی‏تأثیر نبود. از نزدیک، خوشی‏ها و دغدغه‏هایشان را حس می‏کردم و برایم جذاب بود. اولین بازی شما در چه فیلم و در چه سنی بود؟ لیلی رشیدی: اولین بازی را یادش به خیر، خیلی کوچک بودم و در فیلمی به کارگردانی خاله‏ام -مرضیه برومند- بازی داشتم. بهترین دوستم «لیلا حاتمی» هم با من همبازی بود. خیلی به ما خوش گذشت. خیلی شیطونی کردیم. اگر چه خاله خیلی عصبانی شده بود. شما در فیلمها و مجموعه‏هایی مثل دربه درها، مربای شیرین، دلشدگان، بدون شرح، بانکی­ها و ... کار کرده‏اید، اما به یادماندنی‏ترین بازی شما از دید مردم، نقش «مادر خانمی» در مجموعۀ «زی زی گولو» بود، حس خود شما چیست؟ لیلی رشیدی: در این مجموعه، من واقعاً حس کردم هنرپیشه شده‏ام. این مجموعه بسیار برای من جذاب بود. اصلاً کار با عروسک به من انرژی می‏دهد و از اینکه هنوز این مجموعه در ذهن بچه‏ها مانده واقعاً خوشحالم. آیا در زمینۀ تئاتر هم فعالیت کرده‏اید؟ لیلی رشیدی: بله، اولین تئاتر بلندی هم که کار کرده‏ام «آنتیگونه» بود. الان هم برای اجرای تئاتر در حال تمرین هستم. کار برای کودک و نوجوان را دوست دارید؟ کار کودک را خیلی دوست دارم چون حس می‏کنم که بچه‏ها واقعاً احتیاج به دیدن فیلم و تئاتر خوب دارند . به نظر من تئاتر کودک باید آنقدر تنوع داشته باشد که آدم نتواند انتخاب کند. شما چقدر می‏توانید در این زمینه سهم داشته باشید؟ لیلی رشیدی: خُب من تئاتر نخوانده‏ام و متخصص کار کودک هم نیستم. داود رشیدی: تئاتر کودک خیلی مهم است. کسانی که فرهنگ را پیش می‏برند، باید در این زمینه دقت کنند. لیلی رشیدی: اصلاً فرهنگسازی در این زمینه چیزی نیست که از دست من بربیاید. فرهنگ یک جامعه را می‏شود روی بچه‏های آن جامعه پایه گذاری کرد. در هر حال باید آنقدر فضاهای خاص ایجاد کرد که بچه‏ها خودشان با عشق و علاقه، خواهان استفاده از این اماکن فرهنگی باشند. مثلاً من، پسرم را گاهی با زور راضی می‏کنم که بیاید و تئاتر ببیند اما در عوض تا رهایش می‏کنم، می‏رود برای فوتبال.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 125صفحه 7