مجله نوجوان 127 صفحه 17

به سمت ماشینش می برد و به صندوق دار اشاره می کند که شما شاگردشان هستی! و ثانیه ای بعد صدای کشیده شدن لاستیکهای اتومبیل ایشان برروی آسفالت را به وضوح می شنوی و درک می کنی و ...الهی بمیرم من،البته متأسفانه! مثال هشت: توی اتوبوس نشستی که یک بچّه چرک و دستفروش به زور چهار تا قوطی کبریت، پنجاه تا اسکاچ، شصت تا بوگیر کفش و ده تا برس توالت توی بغل شما می چپاند و ایکی ثانیه کیف شمارا باز می کند وفِرت فِرت اسکناس هایتان را می شمارد و پول آت و آشغالهایش را برمی داردو سه سوت قبل از اینکه آقای راننده دراتوبوس را ببندد می پرد پایین و گم وگور می شود. مثال نُه: بچّه­ای مدال طلای المپیاد ریاضی را درو کرده که اتّفاقاً هم اسم فامیل شماست. سیل تبریکات و دسته ها و حلقه های گل است که توی سروصورت وگردن شما می کوبند تلفن درینگ درینگ چپ و راست زنگ می خورد و همسایه ها ودوستان همیشه در صحنه ابراز احساسات می کنند اهالی محل مثل یک پرچم گنده سرخیابان نصب می کنند و کلّی بهت حال می دهند بابایتان هم باآنکه کاملاً مطمئن است آن بچّه شما نیستند حتّی اگر آزمایش دی. ان.اِی ژنتیک ایشان با شما یکی بشود حسابی جوگیر شده است و جلوی دوربینهای مختلف خودش را عامل اصلی موفقیت و مشوّق شما معرفی می کند در همین حال است که بّچۀ فامیلتان گیر سه پیچ می شود تایک مسأله وحشتناک مثلثات رابا خط خودت برایش حل کنی وپایش هم یک امضابزنی.... مثال ده: زیر پنجره اتاق آقای مدیر نشستید و برای دوستان از بنز دویست میلیونی و خیالی بابایتان خالی می بندید و جزء به جزء سیستمی را که رویش بستید با آب وتاب شرح می دهید که همان موقع آقای مدیر یک قبض گنده کمک به مدرسه برای بابایتان صادر می کند وریز به ریز مایحتاج مدرسه از صابون مایع توالت گرفته تا شصت دستگاه پرینتر لیزری( ازآن مدل حرفه ای هایش که باهاش اسکناس چاپ می کنند) به اَبَوی بیچاره تان سفارش می دهد. مثال یازده: اَ....ه! بابا شما چقدر خِن...! این همه مثال زدم هنوز نفهمیدید عمل انجام شده چه فاجعه ای است؟! من ماندم شما چه جوری از نوزادی تا الان تحمّل کردید که آن سلولهای خاکستری افتتاح نکرده بمانند؟ آن از وضع درس خواندتتان که روی بچّه های مدرسه کشته و مردگان علم را سفید کرده این همه از طنز خواندتان....! خداوند صبر جمیل عنایت بفرماید وگرنه فکر نکنید شما به این راحتی ها قابل تحمّلیدها....!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 127صفحه 17