مجله نوجوان 134 صفحه 15

کاغذ نمکی مد پرستی خانمها طوفان شدیدی کشتی مسافربری را در معرض غرق شدن قرار داد و سرنشینان مجبور به استفاده از کمربند شدند. همگی به انبار رفتند تا کمربند بردارند. خانمی در آن میان به جستجوی کمربند مشغول بود که شوهرش نگران به دنبالش رفت و او را صدا زد و پرسید چه کار می­کنی؟ خانم جواب داد: می­خواهم کمربندی پیدا کنم که همرنک لباسهایم باشد. حاضر جوابی کودک شخصی از کودکی پرسید: اگر گفتی خدا کجاست، یک سکّه به توخواهم داد. آن طفل در جواب گفت: اگر گفتی خدا در کجا نیست، من به تو دوسکّه خواهم داد.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 134صفحه 15