مجله نوجوان 149 صفحه 6

گزارش چرا فقط فوتبال ؟! در دانشگاهها رشته­هایی تدریس می­شود که بر خلاف اسم دهان پرکنشان و آینده­ای که برای آنها ترسیم می­شود، عاقبت چندان روشنی ندارند. مانندمهندس کشاورزی که دانشجویان این رشته همیشه چندان روشنی ندارند.مانند مهندسی کشاورزی که دانشجویان این رشته همیشه با رؤیای ورود به عالم ژنتیک و دست کاری در ژنهای مختلف با هدف تولید هندوانه­ای به اندازۀ یک آپارتمان 61 طبقه با تولید خیاری به طول برج میلاد تحصیل می­کنند ولی در نهایت مجبورند بروند سراغ خط­دار کردن اتومبیل نازنینشان برای مسافرکشی یا کسانی که تمام عمر تحصیلی خود را در رشتۀ مدیریت به این فکر می­کنند که قرار است حداقل معاون وزیر شوند ولی در نهایت مسؤول پخش تراکتهای تبلیغاتی یک پیتزا فروشی در لباس میکی موس می­شوند. رشتۀ تربیت بدنی نیزکه موضوع اصلی بحث ماست، ازهمین قاعده پیروی می­کند. یک رشتۀ ماهیچه­ای کسانی که رشتۀ تربیت بدنی را دنبال می­کنند در سه گروه کلّی جای می­گیرند؛ گروهی که قهرمان ورزش هستند و بعد از اینکه مدالهای مختلفی کسب کرده­اند تصمیم گرفته­اند که با سواد هم بشوند، گروهی که عاشق این رشته هستند و دوست دارند بعد از فارغ­التحصیلی با مدرکشان مجوز تأسیس یک باشگاه ورزشی را بگیرند و بدن سایرین را هم تربیت کنند و بالاخره گروهی که در این رشتۀ درسی نمره می­آورند. تکلیف دستۀ اول از همان قبل از دانشگاه هم معلوم است. دستۀ آخر هم فقط به مدرک لیسانس و ورود به دانشگاه فکر می­کنند و عنوان رشته برایشان فرقی ندارد. تنها گروه دوم هستند که دلشان برای رشتۀ شان می­تپد! چی فکرمی­کردیم !چی شد! گروه دوم بعد از فارغ­التحصیلی می­فهمند که تأسیس باشگاه بدن­سازی محلّی به همین راحتیها هم نیست. این کار کلّی سرمایه می­خواهد و با اجارۀ جا و تأسیس بوفه در باشگاه، تقریباً به اندازۀ راه­اندازی یک کارخانه هزینه در بر دارد. برای تهیۀ مجوز هم باید سالها دوندگی کرد. تا شاید نتیجه بدهد. کسانی که این رشته را با عشق و علاقه انتخاب کرده­اند، برای آن احترام قائلند و بنابراین برای تهیۀ پول و سرمایۀ مورد نیاز، سراغ داروها و مکمّلهای غیر مجاز بدن­سازی نمی­روند. پس مجبورند اگر شد جذب آموزش و پرورش بشوند و رونقی به زنگ ورزش بچّه­ها بدهند.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 149صفحه 6