می خواهید او را با عشق آشنا کنید
امّا چگونه؟
او تنها مفهومی که از عشق میشناسد
ضربان قلب مادرش است. شما چارهای
ندارید جز اینکه همین را برای او مثال
بزنید.
اگر شما بتوانید یک کانال ارتباط
برای حرف زدن با جنین پیدا کنید، باز
هم او نمیتواند حرف شما را بفهمد چرا
که درک و فهم او گنجایش پذیرش
تصویر جهان شما را ندارد. پس جنین
باید در سکوت خود به رشد و تکامل
برسد تا بتواند پا به جهان بگذارد و ذرّه
ذرّه، حقایق عالم را بفهمد.
ما هم نسبت به جهان پس از مرگ
همینگونهایم و تا پا به آن جهان
نگذاشتهایم نمیتوانیم واقعیّت و کیفیّت
آن جهان را درک کنیم. به همین
خاطر آگاهان برای اینکه بتوانند ما را
با واقعیّت جهان آخرت آشنا کنند، آن
را به چیزهایی که در زندگی ما وجود
دارد مثال میزنند و تشبیه میکنند. در
قرآن هم به خاطر همین مسأله است
که بهشت و جهنّم با تمثیل باغهای
میوه و رودهای روان و شعلههای
آتش توصیف میشود. این توصیفات
برای این است که واقعیّت بهشت
و جهنّم به زبان مردم دنیا و در حدّ
فهم و درک آنها در بیاید و در حقیقت
نازل شدن قرآن نیز به همین معناست
و اگر قرآن تا این اندازه نازل نمیشد
هیچ وقت دست عقل انسانها به آستان
بلند معنای قرآنی نمیرسید.
ما در برابر جهان درست مثل همان
جنین هستیم و به همین خاطر است
که وقتی مولانا میگوید:
«من نور خورم که قوتم این است».
معنای حرف او را نمیفهمیم و خیال
میکنیم که این نور از راه دهان خورده
میشود و نمیتوانیم دهان دیگری برای
خوردن نور تصوّر کنیم.
درک نکردن کیفیّت جهان پس از
مرگ در ذهن آدمهایی که نسبت خود
با جهان را نفهمیدهاند سبب میشود تا
هر آنچه را که ندیدهاند انکار کنند.
این انکار کردن مثل آن است که
جنین، جهان بیرون از رحم مادرش
را انکار کند و نخواهد که با رشد
جسمانی برای آمدن به دنیای بیرون آماده شود. جنین نمیتواند این کار را بکند چون اختیاری از خودش ندارد امّا انسان در این جهان دارای اختیار است و اگر عقل داشته باشد میفهمد که باید براساس دستورات قرآن و رسول
خداوند و امامان پس از او خودش را برای زندگی در جهان پس از مرگ آماده کند. در روایات آمده است که وسعت جهان هستی نسبت به جهان آخرت، مانند دستبندی است که در وسط بیابان افتاده باشد.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 165صفحه 21