حکومت و نمایش
نمایش یک هنر انتقادگر است و
دوست دارد به همه چیز گیر بدهد و از
همه انتقاد کند.
حتی امروزه که تلویزیون و سینما و
سیدی و دیویدی هم اختراع شده
است باز هم نمایش طرفداران بسیاری
دارد چون مردم دوست دارند که
بروند در یک جای تاریک دسته جمعی
بنشینند و راجع به یک موضوع چیزی
را ببینند و بشنوند که در آن لحظه فقط
در آنجا در حال وقوع است.
از آنجایی که نمایش یک هنر زنده
است مردم راحتتر میتوانند با موضوع
نمایش همذات پنداری کنند و با آن
همراه شوند و از انتقادهایی که میکند
دلشان خنک شود ولی حکومتهایی که از
همان ابتدا بر ایران حاکم بودند دندان
نمایش را شمرده بودند و از همان اول
فهمیده بودند که این هنر از آنهایی
نیست که طرفدارانش یک ساز خانگی
بدستشان بگیرند و برای دل خودشان
دلی دلی کنند یا بوم و رنگ و سه پایه
را بردارند و به دامن طبیعت بروند و
برای خودشان صفا کنند، این هنر یک
هنراجتماعی است که سر و صداهای
خطرناکی تولید میکند و آسیبهای
جدیاش مستقیماً متوجه پایههای
حکومت است پس از همان ابتدا احساس
کردند دندانی که درد میکند باید کند
و انداخت دور، آنها هم همین کار را
کردند تا هم خیال خودشان راحت باشد
و هم هنرمندان بروند سراغ هنرهای بی
دردسر انفرادی!
مهمترین دلیل
راستش را بخواهید مهمترین دلیل اینکه نمایش در ایران هیچوقت
آنچنان که باید پیشرفت نکرد، مشکلات مالی بود. برای اینکه هیچکس
دلش نمیآمد دست مبارکش را در جیبش کند و دو زار خرج این
هنر پر خرج کند. تئاتریها هم از ابتدای تاریخ نمایش در ایران بیپول
و فقیر بودند. البته این سنت حسنه هنوز هم در بین آنها رواج دارد و
اگر سینما اختراع نمیشد و تلویزیون نبود همۀ بازیگران و نویسندگان و
کارگردانان تئاتری ول معطل بودند و باید میرفتند سراغ شغلهای نان
و آبداری مانند انبوه سازی با شغلهای نان داری مانند اغذیه فروشی یا
شغلهای آبداری مانند پرورش ماهی قزل آلا!
خلاصه تا بوده همین بوده و نمایش در ایران لنگلنگان قدم برداشته
تا خودش را به یک جایی برساند. با این حال پس از گذشت سالها
نمونههایی از نمایش در ایران به وجود آمده است که به صورت ذاتی
و ریشهای متعلق به همین سرزمین بوده و حتی صادر هم شده است...
ادامه دارد...
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 168صفحه 27