مجله نوجوان 179 صفحه 5

*** خروسان صبح صادق را اذان گفتند درختان رازها با دوستان از بوستان گفتند نسیم و باد و باران با هم از افسانه­های باستان گفتند جهان از نغمه پر آشفته شد رؤیای اقیانوس یا سبّوح و یا قدّوس *** تمام پیشگویان گفته بودند اینچنین اینگونه خواهد شد پر از گل شد جهان آنسان که شاید یا که باید شد زمین گلدان خالی بود خاک پای احمد شد توازن می­چکید از رقص موزون ترازوها پر از شهد و عسل شد جان کندوها پرستوها مردّد در مسیر عطرها بوها جهان مسجد و شد و محراب ابروی محمد شد زپا افتاد بانگ خستۀ ناقوس ملائک یک صدا گفتند: یا سبّوح و یا قدّوس و یا سبّوح و یا قدّوس سفر به خانه وطن ترانه و طرح آهنگ:نادر ابراهیمی تنظیم کننده برای ارکستر و رهبر گروه نوازنندگان، فریدون شهبازیان خواننده: محمد نوری (این ترانه­به­وسیلۀ گروه­خوانندگان خردسال ونوجوان­رادیونیزخوانده شده است) ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس چه سفرها کرده­ایم چه سفرها کرده­ایم ما برای بوسیدن خاک سر قله ­ها چه خطرها کرده­ایم چه خطرها کرده­ایم ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود خون دلها خورده­ایم خون دلها خورده­ایم ما برای آنکه ایران خانۀ خوبان شود رنج دوران برده­ایم رنج دوران برده­ایم ما برای بوئدن بوی گل نسترن چه سفرها کرده­ایم چه سفرها کرده­ایم ما برای نوشیدن شورابه­های کویر چه خطرها کرده­ایم چه خطرها کرده­ایم ما برای خواندن این قصۀ عشق به خاک خون دلها خورده­ایم خون دلها خورده­ایم ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک رنج دوران برده­ایم رنج دوران برده­ایم

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 179صفحه 5