مجله نوجوان 179 صفحه 21

سوخت و از بین رفت. مهران،این خاطره را به عنوان «میم- (مهران دورآبادی آرام) نوشت و برای یک هفته­نامۀ معتبر فرستاد ولی هفته­نامه،کپی نامه را برای کلانتری وقت فرستاد و کلانتری یک نامه به شهربانی کل داد و از آنجا به ژاندامری و...خلاصه «میم-(مهران دورآبادی آرام)»وقتی به خودش آمد که پشت میله­های زندان بود و جهان را راه­راه می­دید. بعدها که حیم-اعصاب­نورد تصمیم گرفت به طور کلّی اعصاب­نوردی را نهادینه کند،برای اینکه شناسایی نشود نام خودش را «حیم» گذاشت. در حالیکه نام اصلی او...اِی بابا! نکته توقع دارید نامش را فاش کنیم؟! به هر حال تمام افرادی که برای حیم-اعصاب­نورد نامه می­نویسند و ایمیل پرت می­کنند این نکته را می­دانند و با اضافه کردن یک «ی» و «م» به حروف اول اسمشان و افزودن عنوان اعصاب­نورد بعد از آن،نام اصلی خود را فاش نمی­کنند. در نتیجه آقا یا خانم دانا- اعصاب­نورد را از این پس به نام «دیم-اعصاب­نورد»خواهیم شناخت و متن نامۀ ارسالی ایشان را با همین عنوان برای شما چاپ می­کنیم! پس از بررسی نامۀ دیم-اعصاب­نورد عزیز که از این پس او را با همین نام خواهیم شناخت، به­این نتیجه رسیدیم که ایشان­یکی از استعدادهای نهفتۀ اعصاب­نوردی هستند.همچنین خانوادۀ ایشان هم زمینۀ اعصاب­نوردی دارند چون وقت خود را با دیدن فیلمهای ترسناک پر می­کنند. ازدیم-اعصاب­نوردخواهشمندیم که جدای از خاطراتی که برای ما می­فرستند، ایده­های ناب خود را نیز در اختیار ما قرار دهند تا بتوانیم با چاپ آنها دیگران را هم در لذّتهای اعصاب­نوردی سهیم کنیم و به بقیۀ هم سّن و سالهای دیم نیز خوش بگذرد.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 179صفحه 21