کمال تبریزی:از نادر ابراهیمی یاد گرفتم که ساحت
هنرو هنرمند،یافتن باطن و خلوت و پنهان است در بستر
ظاهر و جلوت و آشکار.یاد گرفتم آنچه به چشم میآید
مرا نفریبد! و همیشه به دنبال رازهای پنهان جستجو کنم.
این سرمایۀ عظیمی بود که استاد بیهیچ چشمداشتی در
کف من نهاد.از او یاد گرفتم که اخلاق در کار به اندازۀ
خود کار اهمیت دارد.فروتنی و اعتماد به نفس در کار
هنرمند،همارز هم هستند و تجربۀ شکست و پذیرفتن آن
به اندازۀ شادی ناشی از پیروزی، هنر را صیقل میدهد.
محمد علی ابطحی:قلمش را خیلی دوست داشتم.مثل حرف
زدن خودش بود.شفاف و باجملههای کوتاه.خیلی ایران را دوست
داشت.بیشتر نوشتههایش هم در مورد ایران و ظرفیتهای فراوان آن
بود.یک بار در مورد«میر مهنّای خلیجفارس» و شجاعتهایش حرف
میزد.آنقدر با احساس میگفت که انگار خودش سرباز نکهبان خلیج
فارس بوده است.از برنامههای کودکش که قبل از انقلاب تولید کرده
بود و از تلویزیون پخش شده بود،خیلی احساس غرور میکرد.
منوچهر احترامی:دربین سه یعنی کسی که همه کاره است.او واقعاً بیوقتی به انبار خانهاش دستبرد بزند
ابراهیمی نامآور که برای بچهها همه کاره است: تعمیر کار،خواننده، و انبان دستنوشتههایش را به سرقت
مینویسند،نادر ابراهیمی ازهمه ریش نقاش،ایرانشناس، ویراستار،کوهنورد، ببرد،شک نکنید که اقلّ کم،صد کتاب
سفدتر است.آن دو ابراهیمی دیگر، آهنگساز، مشاور وزیر، سناریست، مدیر چاپ نشده گیرش میآید.
یکی حسین ابراهیمی(الوند) مترجم عامل شرکت، سریالساز،کتاب
کودکان است ودیگری جعفرابراهیمی فروش، صفحهبند، محقق، لباس
(شاهد)شاعر کودکان. این ابراهیمی فروش، ناشر، استاد دانشگاه،
سوم، یا اگر از آن طرف حساب کنیم، و... از همه مهمتر،نویسنده.
آن ابراهیمی اول، یعنی نادر ابراهیمی، نادر ابراهیمی تا الآن حدود
شاعر نیست،امّا فقط همین یک کار را پنجاه سال نویسندگی کرده و
بلد نیست. خودش سی سال پیش، اسم در عرض این مدت،نزدیک به
خودش را گذاشته ابن المشغله و ده 90 عنوان کتاب به چاپ رسانده
پانزده سال بعد،تغییر اسم داده و شده است و اگر دزد خوش ذوقی پیدا
ابوالمشاغل.ابن المشغله یا ابوالمشاغل شود که شب نصفه شبی، وقتی،
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 179صفحه 29