صاحبان سینما هم این مسئله را
رعایت نمیکنند. تیزر فیلمهایشان
را طوری میسازند که گاه خلاف
محتویات مفهومی فیلم، مخاطب را به
اشتباه میاندازد و با عدم درج گروه
سنّی مخاطبان، اجتماعی بیشماری را
جذب میکنند.
برای مثال فیلم تیغ زن با بازی رضا
عطاران، علی صادقی و رضا داوود نژاد
به شکل یک فیلم کمدی خانوادگی
از تلویزیون تبلیغ شد، در حالی که
موضوع و فضای فیلم نه تنها به هیچ
عنوان خندهدار نبود بلکه به موضوعی
میپرداخت که به درد عامّۀ جامعه هم
نمیخورد، چه رسد به نوجوانان.
هم زمانی اکران این فیلم با پخش
سریال طنز 4×3 این ذهنیت را در ذهن
ایجاد میکرد که بیننده با صحنهها و
اتفاقات شیرین و مشابه آنچه در این
سریال میافتد روبرو خواهد شد.
این تناقض در تبلیغ و عدم گروهبندی
مناسب مخاطبان در دراز مدت به
مخاطبان سینما و تلویزیون صدمه
میزند و آنها را دچار نوعی بیاعتمادی
به رسانههای محبوبشان میکند.
از کجا شروع کنیم
شاید بهترین نقطه برای آغاز
فرهنگسازی در مورد طبقهبندی
مخاطبان، خانواده و تلویزیون باشد.
خیلی وقتها پیش میآید مسائلی که
در مورد نوجوانان و کودکان مطرح میشود در برنامهای پخش میشود که بچّهها به راحتی میتوانند موضوع را
دنبال کنند و در اینصورت نه تنها اثر
مثبتی در تربیت آنها نخواهد داشت
که مخرّب نیز خواهد بود.
این طبقهبندیها میتواند از طریق
تفکیک شبکههای تلویزیونی ایجاد شود
و البته کنترل والدین در این زمینه
الزامی است.
سینا بهمنش
معنای درد
در
فکر میکرد همیشه بسته بودن
درد عظیمی ست
وقتی شکسته شد
تازه فهمید
درد یعنی چه
تبعید
دستانم بوی گل میداد
مرا گرفتند
به جرم چیدن گل
به کویر تبعیدم کردند
و یک نفر نگفت
شاید
گلی کاشته باشد
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 181صفحه 21