مجله نوجوان 181 صفحه 32

مسابقۀ عکاسی به مناسبت روز پدر از پدرتان عکس بیندازید و برای ما بفرستید. البته قرار نیست عکس پدرتان را درحال لبخند ملیح کنار یک گلدان بفرستید. وقتیکه پدرتان از خستگی خوابش برده است یا روی کاناپه در حال چرت زدن است عکسش را بگیرید و برای ما بفرستید یا ایمیل کنید یا پرت کنید. راستی فکرمی‏کنید پدرتان دارد چه خوابی می‏بیند؟حدسزدن خواب پدرتان هم جایزه دارد. خواجه‏ای توانگر و متکبر از بهلول پرسید: - جزر و مدّ دریا را سبب چه باشد؟ بهلول گفت: - این، ماجرایی طولانی دارد. خواجه گفت: - ماجرا بازگو. بهلول گفت: در زمانهای دور، روزی عدّه‏ای از خواجگان به کنار دریا آمدند. آب دریا از مشاهدۀ آنان چنان وحشت زده عقب عقب رفت که کم مانده بود خشک گردد. از آن هنگام تا به امروز گاهگاهی می‏آید ببیند که آن موجودات وحشتناک هنوز آنجا هستند یا نه؟ روزی داروغه به بهلول گفت: - تا چند روز دیگر مرا به شهری دیگر می‏فرستند. بهلول گفت: - این مصیبتی عظیم است. داروغه پرسید: - برای شما؟ بهلول گفت: - نه برای آن شهر دیگر. بهلول را پرسیدند: - چون در صحرایی بر سر چشمه‏ای رسیم و خواهیم غسل کنیم، به کدام سمت کنیم؟ گفت: - به سمت جامه‏های خود تا دزد نبرد.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 181صفحه 32