
افسون حضرتی
احساس حدادی ، خودم هم توقع طلا داشتم
متأسفم از اینکه باز باید بنویسیم متأسفیم ! هرچند آنقدر ورزش ما در پیکار های المپیک 2008 پکن نمایش ناامیدکننده ای داشته است که جای حرف و حدیثی باقی نیست . اما ناراحتیم از اینکه ورزشکاران ما حتی موفق نشدند به رکوردها و امتیاز های تمرینی شان هم برسند . اینکه مشکل چیست و چه کسانی مقصر هستند ، بحثی جداگانه می طلبد اما اینکه سوریان ، میراسماعیلی و حدادی که امید های طلایی ما بودند به راحتتی حذف شدند ، جای سؤال دارد . یا آنها طلایی نبودند یا اینکه ما آنها را نمی شناختیم . . . .
مصاحبه با حدادی آن هم زمانی که از دور رقابتها حذف شده بود ، کار سختی بود . بارها تماس گرفته شد تا سرانجام توانستم با وی گفتگو کنیم :
می دانم که خیلی ناراحت هستید اما دوست دارم برای خواننده های مجله در مورد مسابقه توضیخ دهید . از چی باید حرف بزنم ؟ از شکست ؟
به هرحال شکست هم جزئی از ورزش است !
ولی چرا باید برای من اتفاق می افتاد ؟
به این سوال ، شما باید جواب بدهید .
می دانستم که نمی توانم در پکن موفق باشم . مطمئن مطمئن بودم .
چرا ؟
(با گریه) می دانستم این طور می شود . از یک ماه پیش می دانستم که در پکن دستم درد می گیرد . من در تمرین های فصل جدید ، هشت هزار پرتاب داشتم . این تعداد پرتاب در یک فصل خیلی خوب است . هیچ کدام از این پرتابگرها اندازة من تمرین نکرده بودند . عضلة سینة من مشکل داشت اما موقعی که دکتر رفتم پس از انجام MRI گفتند که کتفت مشکل دارد و پارگی عضلة من بیشتر شد . مصدومیت مهم ترین عاملی بود که من را در این مسابقات آزاد داد . خود را برای بدبیاری بزرگ آماده کرده بودم اما امید داشتم که این گونه نشود .
چرا وقتی مصدم بودید تمرین کردید ؟
فکر می کردم بهتر می شود . غافل از اینکه لحظه به لحظه درد دستم بیشتر می شد .
به مربی یا به فدراسیون اطلاع داده بودید که مصدوم هستید ؟
بله ، حتی یک هفته هم تمرین نکردم .
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 185صفحه 8