مجله نوجوان 185 صفحه 32

شوخی شوخی هیچوقت به یک زن دروغ نگویید ! مردی با همسرش در خانه تماس گرفت و گفت : عزیزم ! از من خواسته شده که با رئیس و چندتا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادا برویم . ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود . این فرصت خوبی است تا ارتقای شغلی ای را که منتظرش بودم بگیرم . بنابراین لطفاً لباس های کافی برای یک هفته برایم بگذار و وسایل ماهیگیری ام را هم اماده کن . ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت ، راستی آن لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم برایم بگذار ! زن با خودش فکر کرد که این مسئله یک کمی غیرطبیعی است امّا به خاطر اینکه نشان دهد همسر خوبی است دقیقاً کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام داد . هفتة بعد مرد به خانه آمد . کمی خسته به نظر می رسید . همسرش به او خودش آمد گفت و پرسید : آیا توانستی ماهی بگیری ؟ مرد گفت : بله ! تعداد زیادی ماهی قزل آلا ، چندتایی ماهی فلس و چند تا اره ماهی گرفتم امّا چرا آن لباس راحتیهایی را که گفته بودم برایم نگذاشتی ؟ جواب زن خیلی جالب بود ، زن جواب داد : لباس های راحتی را درون جعبة وسایل ماهیگیری ات گذاشته بودم !

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 185صفحه 32