پروین دولت آبادی
دریا
موج میآمد به ساحل
قصهها میخواند در گوش صدفها
آمدم از راه دورِ دور
تا نهم بر ساحل آرام زیبا پا
آمدم تا بازگویم حرف بودن
رفتن اما باز تا دامان ساحل ره گشودن
زندگی این بیقراریهاست
پیچ و تاب موج، حرف پایداریهاست
میگریزد موج و میآمیزد به دریا
می ستیزد موجِ تندِ گرم غوغا
باز میگردد به ساحل، قصه گوید با صدفها
قصۀ پیمودن و بودن چو دریا
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 186صفحه 34