مجله نوجوان 187 صفحه 21

رضا عطاران در کارگردانی و بازیگری خود به دنبال سبکی جدید است و سعی دارد آن را میان مردم جا بیندازد. او موقعیتهای عادّی و روزمره را به موقعیتهای طنز تبدیل می‏کند. اگر در طول روز کمی چشمانمان را باز کنیم و اطرافمان را دقیق‏تر ببینیم، بسیاری از این موقعیتها را درک می‏کنیم. او این بار این موقعیت طنز را در یکی از تلخ‏ترین لحظات جستجو می‏کند. چنانکه در مراسم کفن و دفنی که او تصویر می‏کند، با اینکه تمام جزئیات مراسم و آداب این گونه مراسم اجرا می‏شود ولی با نگاه عطاران سراسر خنده و طنز می‏شود. همین نقطۀ قوّت تبدیل به معضل بزنگاه مأمور بدرقه مأمور بدرقه سریالی روان و دور از پیچیدگی است. مخاطب به راحتی با آن ارتباط برقرار می‏کند و داستان آن را دنبال می‏کند. جواد رضویان در این سریال نیز مانند سایر کارهایی که جدیداً در آن حضور پیدا می‏کند، نقش یک کلاهبردار را ایفا می‏کند ولی چون «جواد رضویان» است، بیننده به خودش اجازه نمی‏دهد که به او بدبین باشد. این سریال نیز قرار است مردم را بخنداند که البته در این راه ناموفق هم نبوده است. مضمون دزد و پلیسی در هر قالبی همیشه طرفدار دارد؛ چه دزد علیرضا خمسه باشد و پلیس اکبر عبدی و چه نقش دزد به عهدۀ رابرت دنیرو باشد و آل پاچینو به عنوان پلیس او را تعقیب کند. البته در «مأمور بدرقه» رضویانِ دزد است که گرجستانیِ پلیس را تعقیب می‏کند! سریال نیز شده است؛ این معضل از آنجا ناشی می‏شود که عطاران با پرداختن بیش از حد به این جزئیات، ریتم سریال را بسیار کند کرده است و در این میان داستان نابود شده است. از نقاط قوت این سریال، تیتراژ منحصر به فرد آن است. تا به حال چنین تیتراژی در یک سریال تلویزیونی سابقه نداشته است ولی تکرار هر شبۀ آن سبب پس زدن مخاطب عام می‏شود. مخاطبی که پس از افطار می‏خواهد لحظاتی شاد باشد و بخندد، مجال اندیشیدن به عنوان‏بندی آوانگارد عطاران را ندارد. این مسئله پس از مدّتی به ضرر عطاران تمام می‏شود.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 187صفحه 21