مجله نوجوان 189 صفحه 5

آثاری چون گریه در آب، ایستگاهی بین راه، ناگاه یک نگاه، موسیقی عطر گل سرخ، عملیات عمرانی و تفریحات سالم و یک لب و هزار خنده اشاره کرد. محققین معتقدند که جایگاه ادبی عمران صلاحی از جهات مختلفی قابل بررسی است: صلاحی شاعر، صلاحی نویسنده، صلاحی محقق، صلاحی طنزپرداز و صلاحی مترجم. او فعالیت رسمی مطبوعاتی‏اش را از سال 1335 و با سرودن شعر «من بچۀ جوادیه‏ام» و چاپ آن در نشریۀ توفیق، آغاز کرد. «من بچۀ جوادیه‏ام» طنز تلخی است در قالب شعر سپید که صداقت و صمیمیت پاک و معصومانۀ آن باعث شده به یکی از مشهورترین و محبوب‏ترین اشعار طنز صلاحی تبدیل شود. شعر صلاحی لبریز از تصاویر ناب شاعرانه است و شاید بتوان گفت دوستی نزدیک او با پرویز شاپور پدر کاریکلماتور ایران و علاقۀ شدیدش به کاریکلماتورهای او، در این موضوع بی‏تاثیر نباشد، چرا که کاریکلماتورهای یک جمله‏ای یا چند جمله‏ای شاپور سرشار از تصاویر بکر و البته مختصر و مفید شاعرانه است که ممکن است بر روحیۀ شاعرانۀ صلاحی تاثیرگذار بوده باشد. مادرم روی سرم قرآن گرفت آیه‏ها در پیش چشمم جان گرفت ابرها از چار سو گرد آمدند رفتم و پشت سرم باران گرفت شاعر در این شعر یعنی «بدرقه» که نام بسیار خوبی را هم برای آن انتخاب حرکت ابرها در حرکت خانه‏ها ساکن کاشکی ابرها ساکن بودند خانه‏ها در حرکت نوبتی هم باشد نوبت خانه و باغ است که گشتی بزند خار حتی تن نسیم از این سیم خاردار خونین است شور گریز در من می‏جوشد می‏خواهم هر تکه از لباس مرا خاری بردارد و به باد سپارد می‏خواهم یک شب گلوله‏ای بر شیشۀ سکوت پراند سنگی ای کاش بین ما گر خار می‏کشیدند با خارهای ساق گل سرخ دیوار می‏کشیدند!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 189صفحه 5