مجله نوجوان 194 صفحه 6

محسن وطنی بانویی از نسل آفتاب وقتی استاد بزرگ و صاحب اندیشه‏ای از دست می‏رود، تازه به این فکر می‏افتیم که باید او را بیشتر می‏شناختیم، باید از او چیزهای بیشتری یاد می‏گرفتیم، باید حضور او را قدر می‏دانستیم و هزار باید دیگر که متأسفانه دستمان به هیچ کدام از آنها نمی‏رسد. وقتی خبر درگذشت استاد طاهره صفّارزاده را شنیدم، عجیب سردم شد. گرچه از یک ماه پیش می‏دانستم که حال و روز خوشی ندارد و بیماری به شدّت اذیتش می‏کند، نمی‏توانستم یا نمی‏خواستم این خبر تلخ را باور کنم. طاهره صفّارزاده یک آدم معمولی نبود که جای خالی‏اش به آسانی پر شود. او از قلّه‏های بلند مرتبۀ علم و تقوا بود و بیشتر شاعران و نویسندگان و متفکّران مذهبی بعد از انقلاب از شاگردان او بودند و درس توحید را از مکتب او آموخته بودند. وقتی خبر درگذشت دکتر طاهره صفّارزاده را شنیدم نتوانستم پاسخ درستی برای این سؤال پیدا کنم که چرا تا به حال در مجلّۀ دوست چیزی از بزرگی و بزرگواری او برای بچّه‏ها ننوشته‏ام؟ چرا گمان می‏کردمکه عظمت روحی و اخلاقی خانم صفّارزاده ربطی به دنیای نوجوانان ندارد؟ چرا به مخاطبان مجلّه‏ام که سنّ و سالشان از من کمتر است و شاید به همین خاطر هیچ گاه دکتر صفّارزاده را از نزدیک ندیده‏اند، نگفته‏ام که ایشان قرآن و نهج‏البلاغه و بخشهایی از نهج‏الفصاحه را به فارسی و انگلیسی ترجمه کرده‏اند و به واسطۀ این ترجمه در سال 1380 لقب پر افتخار «خادم‏القرآن» به ایشان داده شده است. چرا برای بچّه‏ها ننوشته‏ام که استاد صفّارزاده در سال 1384 همزمان با سالروز میلاد حضرت زهرا سلام الله

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 194صفحه 6