مسابقه-سرگرمی لطیفه شاعری مهمل گوی بهلول را گفت: - چون به خانۀ کعبه رسیدم، دیوان شعر خود را برای تبرک به حجرالاسود مالیدم. بهلول گفت: - اگر در آب زمزم میشستی بهتر بود!