مجله نوجوان 197 صفحه 24

لیلا بیگلری پروفسور بالتازار تجسم رنگی یک آرزو هر وقت که آدمها به آسمان نگاه کرده‏اند، دلشان خواسته است که پرواز کنند؛ هم انسانهای غارنشین قدیم و هم آدمهای برج‏نشین جدید. حتی برای ارضای همین حسّ پروازدوستانه است که بچه‏ها عاشق بادبادک هستند و وقتی بادکنکشان می‏ترکد احساس می‏کنند که سقوط کرده‏اند و رؤیایشان به باد رفته است! آدمهای قدیم فکر می‏کردند که اگر با وسیله‏ای بتوانند دستهایشان را به بال پرندگان شبیه کنند، حتماً خواهند توانست که پرواز کنند. به همین دلیل در اوایل قرن 17 میلادی دو نفر به نامهای «وینگ فلپرز» و «بیردمن» تمام وقت و فکر و ذکرشان را گذاشتند تا وسایلی درست کنند که به بازو وصل شود. آنها از شخصی که این دو بال را به دست گرفته بود انتظار داشتند که بتواند پرواز کند ولی چنین چیزی امکان پذیر نبود به همین دلیل و چند دلیل دیگر در اواسط قرن 17 تصمیم گرفتند بی‏خیال پرواز با این بال‏نماها شوند. شاید باورش سخت و خنده‏دار باشد ولی اولین موجوداتی که طعم پرواز با یک وسیلۀ پرنده را چشیده‏اند، یک گوسفند، یک خروس و یک اردک بوده‏اند. این سه در باغ خانۀ دو برادر به نام «ژوزف مونت گلفیه» و «ایتنه مونت گلفیه» زندگی می‏کردند. برادران گلفیه، کاغذفروش بودند. آنها فهمیدند که دود آتش می‏تواند تکّه‏های کاغذ را به هوا ببرد. آنها خیلی ذوق کردند و آزمایشهایشان را گسترش دادند. از جملۀ این آزمایشها این بود که یک پاکت سر و ته را روی شعلۀ شمع نگه داشتند. وقتی پاکت را رها کردند، پاکت به سمت بالا پرواز کرد. آنها فهمیدند دودی که درون پاکت جمع شده است به دلیل گرم بودن به سمت بالا حرکت می‏کند و با انرژی ذخیره شده در خود، کاری می‏کند که پاکت به جاذبه غلبه کند و آن را هم بالا ببرد. آنها در 19 سپتامبر 1783 جنابان گوسفند و خروس و اردک را سوار بر بالن مونت گلفیه، رها کردند. بالن آنها 17 متر ارتفاع و 12 متر عرض داشت. بالن پس از اینکه پر از هوای گرم شد، 500 متر از زمین فاصله گرفت و بعد هم به سلامت به زمین بازگشت. دو ماه بعد یعنی در 21 نوامبر همان سال، دو انسان شجاع داوطلب شدند که سوار بالن برادران گلفیه

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 197صفحه 24