غیرممکن شده است.
شاید شما هم بارها این داستان تکراری را تجربه کرده باشید که با خواهر یا برادر- پدر و یا مادرتان دعوای سختی کردید و بعد وقتی مینشینید و با خودتان آن اتفاق تلخ و روز بدتان را مرور میکنید خیلی ساده متوجه میشوید که همهاش تقصیر یک عامل کوچولو اما بسیار دردسر آفرین بوده است: بد حرف زدن!
بزرگی میگوید: مردم بیشتر آن حرفی را نمیپذیرند که لحن و شیوه گفتارش برایشان نامطبوع و ناگوار بوده است.
وقتی شما با لحن غیرمودبانه- تحکم آمیز یا طلبکارانه و دستوری- تمسخرآمیز و توهینآمیز- خشن و نامهربان و... حرفی را به دیگران میزنید یا درخواستی را از آنها میکنید اولین واکنش ناخودآگاه افراد به مفهومی که میخواستید برسانید
نیست بلکه به لحن و تن صدای شما و حالت چهرهتان است. اگر لحن و تن صدای شما آزار دهنده و بد باشد
و چهرهتان خشن و عبوس و تهاجمی، افراد در ناخودآگاه ذهنشان مقابل
شما جبهه میگیرند و حالت دفاعی پیدا میکنند. با این پیش زمینه
و مقدمه احساسی که در دیگران به وجود آوردید حالا هر چند هم که حرفتان درست و منطقی باشد آنها آماده حمله به شما هستند و با تصور اینکه مورد هجوم واقع شدند یا قصد آزارشان را دارید مقابلتان یک دیوار دفاعی احساسی قرار میدهند و برای پذیرش خودتان و عقایدتان مقاومت نشان میدهند.
در حالی که همه افراد محبوب و
مردمی میدانند که اولین قدم
برای تاثیرگذاری در دیگران و ارتباط با آنها این است که دیگران را از نظر روحی آماده پذیرش و شنیدن حرفهایمان کنیم. این آمادگی روحی را میتوانید با تن صدای آرام و اطمینان دهنده و محبتآمیز و با واژههای محترمانه ایجاد کنید و از افراد بخواهید که تا حد امکان با شما همکاری کنند.
پیامبران خدا نیز برای آنکه دعوت و سخنان برحقشان تاثیر بیشتری بر مردم ایجاد کند از همین تکنیکهای ارتباطی استفاده میکردند. به عنوان مثال حضرت محمد صلّیاللهعلیهوآله از قاریان میخواهد که موقع خواندن کتاب آسمانی قرآن تا حدّ امکان از صوت زیبا و دلنشین استفاده کنند و اذان را با لحن آهنگین و دلنشین بگویند. خود این بزرگواران نیز با مردم دوستانه و مهربان و مودب برخورد میکردند و همین استفاده درست از تکنیکهای برقراری ارتباط با مردم باعث شده است که پیامبران از چهرههای مردمی و پرطرفدار باشند.
و در آخر اینکه یادتان باشد که
چون اعضای خانوادۀ ما برخلاف سایر مردم حتی با برخوردهای نامناسبمان حاضر به ترک ما نیستند و همیشه در کنارمان میمانند ما حق نداریم با آنها بدتر از دیگران صحبت کنیم و در موردشان مواظب رفتارمان نباشیم. درست است که گاهی بر اثر همین زیادهرویها و بیدقتیها تنشها و درگیریهای خانوادگی را تجربه میکنیم ولی مطمئن باشید که هرگز و در هیچ کجای دنیا حامی و پشتیبانی بزرگتر و دلسوزتر و بیچشمداشتتر از اعضای خانوادهتان نخواهید داشت. پس حالا که اینطور است سعی کنید بیشتر قدر نعمت وجود این عزیزان را بدانید و بیشتر هوای آنها را داشته باشید. اگر شما موفق بشوید یک ارتباط خوب و موفق را با اعضای خانوادهتان تمرین و تجربه کنید بدانید که برای برقراری ارتباط با سایر افراد اجتماع هم مشکل چندانی نخواهید داشت.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 206صفحه 13