انسیه موسویان
ای امام مهربان!
آرزو دارم صدایم گرمتر باشد
تا بخوانم نوحه، شبهای عزاداری
من بخوانم: «کو حسین تشنه لب؟ زینب!»
از زمین جوشد صدای گریه و زاری
آرزو دارم که زورم بیشتر باشد
تا که نخلی را به تنهایی بچرخانم
شب که بر میگردم از سینه زدن، خانه
مانده باشد روی سینه، جای دستانم
آرزو دارم دلم هم نرمتر باشد
مثل پیرمردهای هیأت بالا
گریهام گیرد، بلرزد شانههای من
گم شود درهایهایم روضۀ آقا
آرزو دارم که تا جان در بدن دارم
داغدار قهرمان کربلا باشم
ای امام مهربان! کاری بکن تا من
تا ابد از دوستداران شما باشم
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 208صفحه 34