مجله نوجوان 208 صفحه 34

انسیه موسویان ای امام مهربان! آرزو دارم صدایم گرم‏تر باشد تا بخوانم نوحه، شبهای عزاداری من بخوانم: «کو حسین تشنه لب؟ زینب!» از زمین جوشد صدای گریه و زاری آرزو دارم که زورم بیشتر باشد تا که نخلی را به تنهایی بچرخانم شب که بر می‏گردم از سینه زدن، خانه مانده باشد روی سینه، جای دستانم آرزو دارم دلم هم نرم‏تر باشد مثل پیرمردهای هیأت بالا گریه‏ام گیرد، بلرزد شانه‏های من گم شود در‏های‏هایم روضۀ آقا آرزو دارم که تا جان در بدن دارم داغدار قهرمان کربلا باشم ای امام مهربان! کاری بکن تا من تا ابد از دوستداران شما باشم

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 208صفحه 34