مجله نوجوان 211 صفحه 29

و درجای دیگری می­گوید: «من به سدرة المنتهی رسیدم و دیدم در سایۀ هر برگی از آن امتی قرار گرفته­اند.» این تعبیرات نشان می­دهد که هرگز منظور، درختی شبیه آنچه در زمین می­بینیم نیست بلکه اشاره به سایبان عظیمی است در جوار قرب رحمت حق که فرشتگان بر برگهای آن تسبیح می­کنند و امتهایی از نیکان و پاکان در سایۀ آن قرار دارند. - تفسیر نمونه، جلد 22، صفحۀ 498 درختهای بهشتی و اما درخت سدر. سدر، درختی است تناور که بلندی­اش گاهی تا 40 متر می­رسد و می­گویند تا دو هزار سال عمر می­کند و سایۀ بسیار سنگین و لطیفی دارد. تنها عیب این درخت آن است که خاردار است ولی برای بهشتی شدن آن، خداوند این مشکل را نیز حل کرده است و در آیات بیست­و­هفتم، بیست­و­هشتم و بیست­و­نهم سورۀ واقعه می­گوید: «و یاران راست. یاران راست کدامند؟ آنها در سایۀ درخت سدر بی­خار قرار دارند و درختهای موز که میوه­اش خوشه خوشه روی هم چیده است.» بعضی از مفسران گفته­اند با توجه به این­که درخت سدر برگهایی بسیار کوچک و درخت موز برگهایی بسیار پهن و بزرگ و گسترده دارند، ذکر این دو درخت اشارۀ لطیفی به تمام درختان بهشتی است که در میان این دو قرار دارد. اُستن حنانه مولانا در دیوان غزلیات شمس سروده است: بنواخت نور مصطفی آن اُستن حنانه را کمتر زچوبی نیستی حنانه شو، حنانه شو استن حنانه به معنای ستونی است که بسیار ناله می­کند. استاد شفیعی کدکنی در منتخب غزلیات شمس در این­باره می­نویسد: «حضرت محمد هنگام سخن گفتن، بر تنۀ خشکیدۀ خرمایی تکیه می­زد و چون مسجد ساخته شد و منبر نهادند، حضرت بر آن تنۀ درخت تکیه نزد و گویند آن درخت در هجران او ناله می­کرد.» درخت مقدس است در سرزمین ما ایران، از روزگاران باستان، درخت، مقدس شمرده شده است و زرتشت درختکاری و آبادانی زمین را کرداری نیک می­دانسته است. در کتاب وندادید آمده است که زرتشت از اهورامزدا می­پرسد که: «ای آفرینندۀ جهان! مینوی چه کسی زمین را بیشتر خوشحال می­کند؟» اهورا مزدا پاسخ می­دهد: «کسی که بیشترین مقدار کشت کند و بیشترین مقدار درخت بکارد و علوفۀ سبز تولید کند و زمین را سیراب سازد.» رمز درختان قبایل در این­جا توجه شما را به فرازهایی از کتاب «رمزهای زنده­جان» نوشتۀ مونیک دوبوکور، ترجمۀ جلال ستاری جلب می­کنم: «در بسیاری تمدنها دربارۀ درخت معتقداتی مذهبی رواج دارد. در قرون وسطی باور داشتند که درخت، منزل پریان است و از این­رو در نزدیکی هر روستا، «درخت پریان» یافت می­شد که آن را با تاج گل می­آراستند و دختران جوانسال روستا، دورش به رقص و پایکوبی می­پرداختند. (ص 19) در قوم سلت درختی به هنگام تولد هر فرد می­کاشتند و هنگام مرگ آن را با تبر می­‏تراشیدند و از آن تابوتی برای مالکش می­ساختند و تابوت را با جنازه به خاک می­سپردند یا بر آب رها می­کردند. (ص 20) بعضی اقوام دعوی داشتند که در زمزمۀ برگها، طنین آوای خدایان را می­شنوند. این اقوام با شنیدن صدای برگها از آینده خبر می­دادند و غیب­گویی می­کردند. (ص22)

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 211صفحه 29