تلویزیون
مردی از جنس
باقی مردم
مروری بر سریال تلویزیونی مرد 2هزار چهره
مرتضی سورچ
« مهران مدیری » کار شعیف نمی سازد چون در کار خودش حرفهای است و قابلیت های سبک طنز را می شناسد . « مهران مدیری » برخلاف نقشی که بازی می کند؛ یعنی « مسعود شستچی » دقیقاً به حرفه ای مشغول است که تخصص اوست و اشتباهی وارد این عرصه نشده است و چون در جایگاه خودش قرار دارد حق دارد از تمامی کسانی که در جای خودشان نشستهاند انتقاد کند و هرکس از انتقاد او دلگیر شود احتمالاً پست یا جایگاهی را اشغال کرده که شایستگی لازم برای نشستن در آن جایگاه را ندارد. در تمامی تغییر چهره های مرد هزار چهره خود مسعود مایل نیست که وارد بازی تازه شود . او میخواهد به زندگی خودش برگردد اما این مردم و اطرافیان هستند که او را وادار می کنند که در جایگاه خلبان یا مربّی فوتبال با یک جادوگر ایفای نقش کند؛ به عنوان مثال او تصمیم می گیرد بدون دردسر با هواپیما به شیراز برگردد اما دیگران به زور او را به خلبانی مجبور می کنند .
نویسندگان زیرک این سوال با ایجاد این فضا این موضوع را یادآوری میکنند که شاید در بیشتر مواردی که افراد نالایق پست های حساس و کلیدی را به دست می گیرند مقسّر اصلی خود مردم هستند که با چاپلوسی یا ندانم کاری یا اعتماد بیاساس به دیگران یا هر علت دیگری این موقعیت را در اختیار دیگران قرار می دهند که مسئولیت بزرگی را بدون داشتن تخصّص و شایستگی لازم بپذیرد ، مثل کارمندانی که ضمن اطلاع از اشتباهات مدیر خود چابلوسانه سرتعظیم در برابر اوامر او فرو میآورند یا دانشجویانی که از ترس نمره نمیتوانند بی سوادی استادی را به اطلاع مدیر دانشگاه برسانند و صادقانه به او بگویند که چیزی از این استاد یاد نمی گیرند.
******
گذشته از بحث موضوع اصلی، همین که یک نفر جلوی دوربین تلویزیون نقش خودش را بازی کند جسارت فراوانی می خواهد، ضمن اینکه این شخصیت اصلی چندان هم به خوبی و مهربانی نقش دوم یعنی « مسعود شستچی » به جای « مهران مدیری » هم نباشد و این کار را بسیار مشکل می کند .
سال گذشته مرد هزار چهره با ورود « رضا رشیدپور » به پایان رسید ولی امسال بدون
دوست نوجوانان
سال پنجم / شماره 1 پیاپی 213 / 29 فروردین 1388
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 213صفحه 8