مجله نوجوان 219 صفحه 15

یاس یک شب را گل ایوان ماست گریه آری، چون ابر چمن یاس تنها یک سحر مهمان ماست بر کبود یاس و سرخ نسترن *** *** یاس مثل طر پاک نیت است گریه کن حیدر که مقصد مشکل است یاس استنشاق معصومیت است این جدایی از محمد مشکل است **** **** یاس را آیینه­ها رو کرده اند گریه کن زیرا که دخت آفتاب یاس را پیغمبران بو کرده اند بی خبر باید بخوابد در تراب *** *** یاس بوی حوض کوثر می-دهد این دل یاس است و روح یاسمین عطر اخلاق پیمبر می­دهد این امانت را امین باش ای زمین **** **** حضرت زهرا دلش از یاس بود نیمه شب دزدانه باید زیرخاک قطره­های اشکش از الماس بود ریخت بر روی گل خورشید، خاک **** **** داغ عطر یاس زهرا زیر ماه یاس خوشبوی محمد داغ دید می­چکانید اشک حیدر را به چاه صد فدک زخم از گل این باغ دید *** **** عشق محزون علی یاس است و بس ای بهار گریه بار نا امید چشم او یک چشمه الماس است و بس ای گل محزون من یاس سپید *** اشک می­ریزد علی مانند رود بر تن زهرا؛ گل یاس کبود *** کفش های مکاشفه ، احمد عزیزی ص373 و 374. دوست نوجوانان سال پنجم / شماره 7 پیاپی 219 / 9 خرداد 1388

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 219صفحه 15