مصطفی محدثی خراسانی
تشییع دل
آن روز گدازة دلم را دیدم
خاکستر تازة دلم را دیدم
وقتی که به روی دوش مردم می رفت
تشییع جنازة دلم را دیدم
غوغای مصلا
به آن شب صبح فردا رشک می برد
به سیل اشک، دریا رشک می برد
اماما ، کعبه هم در آن شب عشق
به غوغای مصلّا رشک می برد
غروب سینه توز
چه صبح کینه توزی بود آن روز
غروب سینه توزی بود آن روز
تن خورشید را در خاک کردند
خداوندا چه روزی بود آن روز
دوست نوجوانان
سال پنجم / شماره 8 پیاپی 220 / 16 خرداد 1388
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 220صفحه 15