مجله نوجوان 227 صفحه 20

طنز دوست کریستف کلمب و تخم مرغ ! سعید کی نژاد تصویرگر : طاهر شعبانی بعد از اینکه آقای کریستف کلمب با هزار زور و زحمت و جان کندن، توانست امریکا را کشف کند و به اسپانیا برگشت ، بزرگان اسپانیا به او حسادت کردند و گفتند : « چه خبرتان است که دائماً وِرد زبانتان کریستف کلمب است ؟ مگر کشف کردن امریکا هم کاری دارد ؟ ما خودمان هم می توانستیم این کار را بکنیم ، فقط حالش را نداشتیم ! می خواهید همین حالا برویم و صد بار امریکا را شکف کنیم و برگردیم ؟ » بعد آن ها تصمیم گرفتند کریستف را به مجلسی دعوت کنند و حسابی حال او را بگیرند . وقتی که همه ، در سر میز غذا حاضر شدند ، یکی از بزرگان اسپانیا که حدوداً 150 کیلو بود ! به او گفت : « تو خیال می کنی ، خیل هنر کرده ای که قاره ای به این گندگی را کشف کرده ای ؟ مرده شور آن کشف کردنت را ببرند ! » کریستف از این حرف خیلی ناراحت شد ، اما به روی خودش نیاورد . او یک تخم مرغ آب پز شده را از روی میز برداشت و رو به حاضران کرد و گفت : « ای بزرگان ! آیا در میان شما شخصی وجود دارد که بتواند این تخم مرغ را به صورت عمودی روی میز بگذارد که بایستد ؟ » بزرگان مجلس ، یکی یکی تخم مرغ را گرفتند و سعی کردند به این کار عمل نمایند ! اما نشد که نشد ! سرانجام کریستف ، تخم مرغ را گرفت و یک مقداری از سر آن را شکست و بعد آن را راحت روی میز قرار داد ! بزرگان داد و هوار کردند که ، اینکه کاری ندارد ! ما هم می توانستیم این کار را بکنیم ؟ کریستف گفت : « ای شیطون بلاها ! پس چرا این کار را نکردید ؟ » و بعد ادامه داد : « کشف امریکا هم همین طور است . من می گویم فکر کشف آمریکا فقط به ذهن من رسید که آن را انجام دادم ! » بزرگان هم در مقابل این حرف او ساکت ماندند و تخم مرغ را پوست کندند و خوردند . ناگفته نماند که اگر کریستف کلمب می دانست که سردمداران امریکا بعدها چه گندی به این دنیا خواهند زد ، عُمراً اگر امریکا را کشف می کرد ! دوست نوجوانان سال پنجم / شماره 15 پیاپی 227 / 3 مرداد 1388

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 227صفحه 20