مجله نوجوان 229 صفحه 32

سرگرمی دوست کسی از خط « برنارد شا . » ایراد گرفت که خط شما هم مثل خط موریس نقّاد معروف تئاتر ناخواناست . شاو گفت : بله فقط یک اختلاف در میان است و آن اینکه آنچه موریس می نویسد حتی پس از چاپ هم قابل خواندن نیست ولی مال من پس از چاپ خواندنی است . روانشناسی درباره نقص عقل می گفت : انسان غالباً سعی می کند از ناحیه ای که نقص دارد . پیشرفت کند و به جبران آن بپردازد مثلاً کسی که چشمش خوب نمی بیند می کوشد نقاش شود . کسی که فقیر است می کوشد میلیونر شود . . . . در انیجا کسی حرف او را قطع کرد و پرسید در این صورت آیا شخص ناقص العقل نمی کوشد روانشناس شود ! جوانی پیش پدر رفت و گفت : پدر یادت هست که می گفتی اولین دفعه ای که ماشین پدرت را سوار شدی ، تصادف کردی و ماشین خرد شد . گفت : بله ، به یاد دارم . گفت : باز هم به یاد داری که همیشه به من می گفتی ، تاریخ تکرار می شود ؟ گفت : آن را هم به یاد دارم ، مقصودت چیست ؟ گفت : امروز باز هم تاریخ تکرار شد . یک منتفد ادبی از نویسنده ای پرسید : « شما از اصطلاح خلاً دردناک زیاد استفاده می کنید . مگه ممکنه چیزی هم خالی باشه هم دردناک ؟ نویسنده گفت : عجیبه ! مگه شما تا حالا سردرد نگرفته اید ؟ ! ! ! شبی ملانصرالدین خواب دید که کسی 9 دینار به او می دهد ، اما او اصرار می کند که 10دینار بدهد که عدد تمام باشد . در این وقت ، از خواب بیدار شد و چیزی در دستش ندید . پشیمان شد و چشم هایش را بست و گفت : « باشد ، همان 9 دینار را بده ، قبول دارم . » سودوکو دوست نوجوانان سال پنجم / شماره 17 پیاپی 229 / 17 مرداد 1388

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 229صفحه 32