مجله نوجوان 237 صفحه 17

یک یادگاری ناب سید سعید هاشمی من آقای شریعت را ندیده بودم . حتی عکسی هم از او نمانده که من چهره اش را به خاطر بسپارم . اما پدرم خیلی از آقای شریعت تعریف می کرد . آقای شریعت یک روحانی بود . سالها قبل برای تحصیل درحوزه ی علمیه از روستای ما به قم آمد . مدتی بعد عمامه گذاری کرد . بعد ازدواج کرد . بعد خان های در نزدیکی "میدان کهنه" - قدیم ترین بازارچه قم - خرید . تمام اینها مدتی پیش از تولد من بود . حتی درگذشت این سید هم پیش از تولدم بود . پسمن از اقای شریعت هیچی نمی دانم جز گفته های پدرم . هر چند همیشه با شنیدننام آقای شریعت درذهنم روحانی پیری را تصور می کردم با ریش های سفید بلند ، عمام های مشکی و تمیز و بزرگ ، نعلین های زرد ، جوراب و شلور سفید و ابرو هایی سفید که روی پلکهایش ریخته بود . زن آقای شریعت را اما همیشه می دیدم . ماهییک بار به خانه ی ما می آمد و چن روز می ماند . پیرزنی با چهره ، اخلاق و لهج های به شدت قمی . چارقدی گل گلی سر می کرد و مو های حنایی اش که از وسط آنها را باز کرده بود از زیر چارقد بیرون می ماند . لبه های چارقدش را زیر چانه باگیره می بست . انگشتری فیروزه بر انگشت می کرد و همیشه تسبیح در دست داشت و صلوات می فرستاد هر وقت به خانه ی ما می آمد چند کیلو کاهوی قم از باغ می خرید . همانجا پاک می کرد ، در جویی که از وسط باغ رد می شد ، می شست و می آورد . کاهوی قمی با کاهو های دیگر فرق داشت . باریک و بلند بود .ساقه اش دراز و قرمز رنگ بود . به درد سالاد و این جور چیزها نمی خورد فقط مخصوص عصرانه ی کاهو ، سکنجبین بود . مثل همه ی قمی هی اصیل عاشق عصرانه ی کاهو سکنجبین بود . ما به او می گفتیم : خانم فاطمه . . . . بچه هایش او را خانم جان صدا می زدند . الان دیگر این اصطلاحات عوض شده . مادرم گفت : آماده شوید برویم خانه ی خانم فاطمه . آماده شدن نمی خواست . برای ما بچه ها . رو شلوار و زیر شلوار و این چیزها معنی نداشت . با همان لباس که توی کوچه بازی می کردیم وسر سفره ناهار می خوردیم ، به مهمانی هم می رفتیم کله مان هم که کچل بود و احتیاج به شانه زدن نداشت . رفتیم خانه ی خانم فاطمه بر میدان بود . توی میدان همه چیز بود . دور تا دور میدان مغازه هایی بودند که کارشان خراطی و مسگری بود . و وسط میدان هم چرخ دستی ها میوه می فروختند . سیب و خیار و انار . به خصوص صیفی جاتی مثل بادمجان و کدو و قنبیت . قنبیت یک میوه ی ریش های است در قد و قواره ی چغندر ظاهراً فقط

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 237صفحه 17