مجله نوجوان 241 صفحه 13

دیروز ، امروز ، خدایا شکرت نازنین گودرزوند دیروز برف بارید . همه جا سفید سفید شد . برف اینقدر زیاد روی زمین نشست که نتونستیم با بچه ها گل کوچیک بازی کنیم ، تازه مدرسه ها رو هم تعطیل کردند تمام بعداز ظهر رو تنهایی توی خونه نشستم . حوصله ام سر رفته بود . از دست خدا عصبانی شدم گفتم : اَه من اصلاً برف رو دوست ندارم . امروز صبح باز هم مدرسه ها تعطیل شد . اما یه اتفاق خوب افتاد ، صبح دوستهام اومدن دنبالم تا بریم آدم برفی درست کنیم . یه آدم برفی گنده ساختیم . بعد من و دستهام با آدم برفی عکس یادگاری گرفتیم خیلی خوش گذشت . برف بازی خیلی بیشتر از گل کوچیک کیف می ده . خدایا شکرت ، شکرت که این قدر برف بهمون دادی که می شه ازش هزار تا آدم برفی درست کرد .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 241صفحه 13