مجله نوجوان 247 صفحه 5

یاد ایام سین. حسینی شانزدهم خرداد: روز جهانی محیطزیست خداوند نفس میکشد و اندکاندک جهان زاده میشود. زمینی پاک و پُر از برگ و گُل و سبزه، چشمهها و استخرهای زلال، کوههای سر به فلک کشیده که نوکشان را میتوانی به راحتی ببینی. خورشید نوک کوه ها را به دهان گرفته، همچون کودکی که شیر مینوشد و از عصارهی عشق و عاطفه سرشار میشود. خداوند نفس میکشد و جهان زاده میشود. پروانهها پر میکشند و فضا را غرق در رنگ و خال میکنند. پرندهها میخوانند و زمین در آیه و موسیقی غرق میشود. هوا ساده است. اکسیژن کافی برای همهی گیاهان و جانوران ابرها آمادهی باریدن. بذرها آمادهی رویش. آبشارهای جاری و سر به زیر. ستارهها در زایش. چه دنیایی! * * * هزاران سال بعد: خیابان شلوغ است. آسفالت، حجابی بر چهرهی معصوم خاک شده است. درختها را گردوخاک در بر گرفته است. دود و بوق و شلوغی. ماشینها از آدمها بیشترند. پرندهها آنفلوانزا گرفتهاند. دود و سیاهی، یقهی اُزُن را جِر داده است. در قفس ها جا نیست. قناریها پشت میلههای قفس آوازهای خطخطی میخوانند. بیابانها در هجوم کارخانهها خود را بافتهاند. بمب اتم به دنیا زور میگوید. غذاهای گیاهی برای شکمهای حریص کم آمده و سوسیسها و کالباس ها عروس حجلهی شکم شدهاند. دیگر زمینی نمانده. اکسیژنی نمانده. ماه و ستارهای نمانده. چه ناشکر است انسان! بیستوچهارم خرداد (یکم رجب): ولادت امام محمدباقر(ع) پدرت: آهوانهای که در دام آتشها و خیمهها و ابنسعدها اسیر بود ولی کربلا را تکثیر کرد و اعلامیهی اسارتش را بر دیوارهای یزید کوبید. فرزندت: شاعرانهای که دیوان احادیثش از حَسّان و کُمیت جلو زد و نفر اول المپیک سخنوری شد. خودت: گم شدهای، هدیهای، سلامی، تصنیفی که روزهای بیکسی شیعه را آذین میبست و دانشهای بشری را برای معدهی تاریخ قابل هضم میکرد. تولدت برای دانشمندان مبارک! بیستوپنجم خرداد: روز گل و گیاه امروز گل، معصومترین موجود روی زمین است. موجودی که زیباست و به همه روی خوش نشان میدهد. اما از هیچکس روی خوش نمیبیند. هیچوقت سعی نمیکنیم گل بکاریم اما در چیدن گل رقیب نداریم. به هر کس میخواهیم هدیهای بدهیم، از ترس این که مبادا پولی خرج کنیم، گلی از باغچه میچینیم و به بهانهی این که گل زیباترین هدیه است میدهیم به طرف. طرف هم آن را از ما میگیرد و بو میکند و لبخند میزند و تشکر میکند و میگوید که چرا زحمت کشیدهایم و خودمان گُلیم. بعد هم همین که از پیشش رفتیم، گل را پرت میکند طرفی و چند تا بدو بیراه نثار ما و گل میکند. نتیجه چه میشود؟ هیچ! معاملهی یک گُل با چند تا فحش. به این میگویند تجارت سیاه. و با این همه هنوز خدا در فکر ماست و با آفریدن گل، روی خوش به ما نشان میدهد. گل، چهرهی خداست. بیستوششم خرداد (سوم رجب): شهادت امام هادی(ع) برای پدرت بگوییم که همسرش نمیگذاشت صدای دردهایش در کوچه پسکوچهها منتشر شود... یا برای فرزندت که زمین و زمان، محاصرهاش کرده بودند تا عطر امامت بر هوای مسموم سامرا نَوَزد؟ یا برای خودت که هنوز رودخانهها نشناختندت؟ برایت میگوییم که سیبها به خاطر تو سرخ میشوند، که ابرها به خاطر تو با لهجهی باران شعر میگویند، که پرچم نسیم به خاطر تو به اهتزاز درمیآید، که درد به خاطر تو به دنیا آمد، باغ شهادت تو آنقدر وسعت یافته که این روزها شهید باران شدهایم. بیستونهم خرداد: درگذشت دکتر علی شریعتی بوی قلمت هنوز در کتابها میوزد. بوی گچ، بوی تختهسیاه، بوی کتابهایی که با سرانگشتانت آنها را ورق زدهای، بوی مسیرهایی که در آنها راه رفتهای، بوی آینههایی که در آنها خندیدهای، بوی شعرهایی که آنها را سرودهای، بوی طعنههایی که در زندانها شنیدهای... همهی اینها هنوز میوزد. اصلاً خودت هنوز میوزی. بیهیچ واهمه، بیهیچ خستگی، کتابها را که ورق میزنیم، بوی تو از آنها بیرون میریزد. معلم تازگیها!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 247صفحه 5