مرجان خورزمی
ماهی ها عاشق می شوند
فیلم ماهیها عاشق می شوند، اولین ساخته بلند آقای دکتر علی رفیعی است. آقای رفیعی یکی از کارگردانان بنام تئاتر ایران است. خلاصه فیلم از این قرار است: مردی به نام عزیز برای تملک و فروش ملک پدری خود به کشور باز می گردد. او با آتیه، دختری که قبل از سفر به علاقه داشته روبرو می شود. در این میان اتفاقاتی رخ می دهد که غیرقابل پیش بینی است.
آقای رفیعی، قبل از این فیلم، تئاترهای خوب و متفاوتی چون "عروسی خون"، "در مصر برف نمی بارد" و "رمئو و ژولیت" را روی صحنه برده است. از بازیگران یلم ماهیها عاشق می شوند، می توان به "گلشیفته فراهانی"، "رضا کیانیان" و "رویا نونهالی" اشاره کرد، صحنه های فراوانی از فیلم به موضوع دلچسب خوردن اختصاص دارد و روی غذاها به کلی تاکید شده، بنابراین قبل از شروع توضیحات جدی، باید بگویم، در فیلم ماهیها عاشق می شوند، پدر معده آدم در می آید، صدای آرام قورت دادن آب دهان دهانهای آب افتاده، آؤام آرام در سالن سینما به ملچ و مولوچ غریبی تبدیل می شود، دلها مالش می رود و از یک جایی به آن طرف، آدم موضوع فیلم را گم می کند و منتظر است ببیند آقای رفیعی در صحنه بعد کدامیک از مائده های خوشمزه زمینی را به تصویر می کشد ... بگذریم..
آتیه، نقش اول فیلم با بازی رویا نونهالی، آشپز ماهری است که یک رستوران محلی را در شمال کشرومان اداره می کند. ماهیها عاشق می شوند، پر از رنگ و مهربانی است، برای همین، دیدن آن را به کسانی که از فیلمهای خشن و بزن بزن و بکش خسته شده اند، توصیه می کنیم.
یکی از نکات مهم درباره فیلم ماهیها عاشق می شوند به کارگردان آن مربوط است. در اغلب کشورهای دنیا بین کارگردانی سینما و کارگردانی تئاتر، پل وسوسه انگیزی وجود دارد، پلی که عبور از آن برای هیچیک از دو طرف سینمایی ی تئاتری دشوار نیست، خیلی از کارگردانهای به نام تئاتر، سازندگان فیلمهای خیلی خوبی هستند و خیلی از کارگردانهای فیلم که در مقابل وسوسه خاک صحنه خوردن مقاومت نکرده اند، توانسته اند آثار قابل توجهی را در عرصه تئاتر بیافرینند. این قاعده در کشور ما قاعده پررنگ و عامی نیست، می دانید چرا؟ چون بده بستان این دو هنر به بازیگران محدود شده، بازیگران خوبی مثل آتیلا پسیانی، امین تارخ، پارسا پیروزفر، رضا کیانیان، فقیهه سلطانی، پرویز پرستویی و ... از جمله کسانی هستند که در هر دو عرصه تئاتر و سینما فعالیت می کنند، اما در مورد کارگردانها، کشور ما با اغلب کشورهای دنیا فرق دراد، یعنی یا تمایل به فعالیت کردن در هر دو عرصه فیلم و تئاتر، اندک است و یا امکانات موجود، اجازه چنین کاری را به کارگردانان نمی دهد.
یکی از دلایل موفقیت آقای رفیعی در فیلم ماهیها عاشق می شوند، توجه او به کلام بصری است. ببینید! در صحنه تئاتر، تماشاگر باید از اول تا آخر به یک مکان نگاه کند و تعویض صحنه ها، به طور محدود وجود دارند، به علاوه تماشاگر باید بتواند صدای بازیگران را به خوبی بشنود و تغییرات چهره آنها را ببیند، به خاطر این، بازیهای بازیگران در تئاتر، اغراق شده تر از سینماست. خیلی وقتها، وقتی آدم بعضی از فیلمها یا سریالهای تلویزیونی را می بیند، احساس می کند که اجرای نقشها و حرکتها به یک اجرای تئاتری نزدیک ترند تا فیلم، اما آقای رفیعی به این مشکل برنخورده است. چون او به خوبی زبان تصویر و تاثیری که تصویر بر مخاطب می گذارد را می شناسد، به علاوه، او در کارش از بازیگرانی استفاده کرده، که تجارب ارزنده ای در مقابل دوربین داشته اند.
در فیلم ماهیها عاشق می شوند، از رنگها برای ایجاد فضاهایی که روحیات و دغده های آدمها را مشخص می کند، استفاده شده است. عزیز از جگلی سبز به هوایی گرفته و سرد قدم می گذارد، اما خیلی زود به فضای سبز، باز می گردد. آبی دریا هم که گهگاه پس هر یک از شخصیتها ظاهر می شود، نمایانگر بی کرانگی و وسعت روح آنان است. حضور چشمگیری طبیعت در فیلم ماهیها عاشق می شوتد، حاکی از قوای عظیمی است که همه آدمهای فیلم مقهور آن هستند، مقهور قوایی عظیم و شاعرانه و البته سرشار از زندگی، به خاطر همین است که آدم احساس می کند، این فیلم زنده است و در رگهایش، خون جریان دارد. جریانی که بازی خوب بازیگران به هر چه مداومتر ماندن آن کمک کرده اند.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 44صفحه 32