مجله نوجوان 55 صفحه 6

آنچه در ذهن دارم به بهترین شکل ارائه شود. اینکه خواننده خسته نشود خیلی برایممهم است اینکه خواننده نتواند به سادگی دنباله داستان را حدس بزند خیلی مهم است و دیگر اینکه برایم بسیار اهمیت دارد که چگونه اثری بنویسم که خواننده نیز هنگام خواندن به کشف نکته های تازه تری برسد که شاید به ذهن خودم هم نرسیده باشد. حالا در مورد داستان هایی که نوشته ای برای خوانندگان ما توضیح بده. اولین داستان های من برای نوجوانان مجموعه ای از دو قصه بود به نام "دنیای گوشه وکنار دفترم" که بعدها آن را بازنویسی کردم و یکی از قصه های آن امرپاطور کلمات به وسیله نشر پیدایش به چاپ رسید. در امپراطور کلمات شخصیت هایداستان که نویسنده هم یکی از آنهاست به سفری طولانی دست می زنند که به وسیله کلمات انجام می گیرد. "قطار آن شب" که به وسیله نشر چشمه به چاپ رسید توانست جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی را از آن خود کند. در این داستان مقایسه ای بین دنیای کودکان و بزرگسالان انجام شده است. " من نوکر بابا نیستم" رمانی است که نشر افق آن را به چاپ رساند. این کتاب در یک فضای واقعی شکل می گیرد و داستان پدری خسیس و سخت گیر است که مقداری از پولهایش در دستشویی می افتد و او می خواهد در فضای روستایی، یکی از بچه هایش را مجبور کند که به داخل چاه دستشویی برود و پولها را در بیاورد. "شب به خیر فرمانده" که داستانی درباره تأثیر جنگ بر کودکان و ذهنیت آنها نسبت به جنگ است. گویا چند داستانت موفقیتهای جهانی داشته اند؟ علت را در چه می دانی موضوع آنها یا تکنیک کار؟ اگر داستانی بتواند اول در کشور خودش و بین مخاطبان ایرانی راه یدا کند شاید بتواند به نقاطی از جهان نیز راه پیدا کند. دو داستان "امپراطور کلمات" و "من نوکر بابام نیستم" اگر در جایی از جهان مطرح می شوند قبلا در جشنواره های داخلی نیز موقعیت های خوبی داشته اند. اگر علت را از من بپرسی باید بگویم صمیمیت در نوشتن و دخیل کردن مخاطب در دخیل کردن داستان باعث شده است که مورد توجه قرار بگیرد. هر چند تکنیک بسیارمهم است ولی ابتدا خمیرمایه کار و نوعی از صداقت که ما با نوشتن برای مخاطب مطرح می کنیم تدثیرگذار تر است. بین داستان کوتاه و رمان چه فرقی وجود دارد؟ فرق اساسی بین آنها از نوع پرداخت داستانی مشخص می شود ما در داستان کوتاهمی توانیم از یک زاویه به خصوصو به موضوع نگاه کنیم در حالی که در رمان می توان از چند زاویه به موضوع نگاه کرد. در واقع داستان کوتاه یک نگاه کوتاه و دقیق است و رمان نگاهی همه جانبه و با حوصله است. رمانها و داستان های مورد علاقه ات کدام است؟ در حوزه رمان، داستان کوتاه از کتابهای ایرانی کودک و نوجوان هر چه درمی آید سعی می کنم بخوانم از مرادی کرمانی، بایرامی، شمس، یوسفی ، تو زنده جانی و ... از خارجی های هم آشادر اولددل، سیلور استاین، میشل اندر، لیندگرن ، ... بسیار دوست دارم. از آثار کهن شرقی "هزار و یکشب" را بسیار دوست دارم و همچنین کلیله و دمنه. داستانی مانند هزار و یکشب هیچوقت قدیمی نمی شود و به نظرم چه نوجوانان و چه نویسندگان این حوزه لازم است که آن را به طور جدی و با حوصله مطالعه کنند. در هر مکان می توانی به خلق داستان بپردازی؟ در هر مکان و زمان می توان داستان نوشت با این شرط که حال و هوای نوشتن در آدم ایجاد شده باشد، مهم فضایی است که با آرامش خود ذهن ما را برای نوشتن آماده کرده است. نوشتن هر چند یک امر اختیاری است و ظاهرا به فرمان ماست ولی حال و هوای احتیاج به نوشتن انکار از عالمی دیگر می آید. از جایی بسیار دور و رؤیایی می آید و ما را در حالتی از کشف و شهود و آمادگی برای نوشتن قرا رمی دهد. آن حالتی که می گویی بیشتر چه زمانی است؟ حالت کشف و شهود برای من حالتی است که در هنگام نوشتن خیلی از چیزها را کشف می کنم. به فرض وقتی رمانی را شروع کرده ام نمی دانم سرنوشت خیلی از شخصیت ها به کجا می رسد. در این حالت خاص است که انگار شخصیت هاتا حدودی بدون اجازه نویسنده حرکت می کنند و سرنوشت خود را معلوم می کنند. در هنگام نوشتنف حتی ادامه قصه برای نویسنده هم باید غیر قابل پیش بینی باشد. اگر نویسنده در هنگام نوشتن بهکشف و شهود برسد و دنیاهای تازه ای را کشف کند خواننده او نیز به چنین کشف و شهودهایی می رسد اما اگر همه چیز از پیش تعیین شده باشد داستان تا حدود زیادی مصنوعی می شود و روال ان نیز قابل پیش بینی می شود. داستانهایت را برای دختر کوچکت درسا خانم، می خوانی؟ درسا هنوز کوچک است و چهار سال و نیم بیشتر ندارد و من بیشتر داستانهایم برای نوجوانان است. با این حال داستانهایی از خودمک برایاو می گویم، حتی مادرش نیز دستی در نوشتن قصه های کودکان داردبرای او بسیا رقصه می گوید و من امیدوار می شوم وقتی می بینم همه کودکان و نوجوانان مثل دختر من عاشق شنیدن قصه های تازه هستند. با توجه به اینکه خیلی از نوجوانان علاقمند به نوشتن هستند، چه توصیه ای برای آنها دارید؟ به نظر من نوشتن، یک یاز نعمت هایی است که خداوند به انسان هدیه کرده است و هر کس که کوچکترین توانی در خود می بیند باید از آن به خوبی استفاده کند. طبیعی است که این استعداد در نوشتن فقط با مطالعه و کوشش به مدارج خوب و عالی می رسد.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 55صفحه 6