مجله نوجوان 55 صفحه 32

طنز تخته گاز سید حامد حیدری می بینید علم با چه سرعتی پیشرفت می کند. با این سرعت اگر با کسی برخورد کند حتما مستقیما بدون بازی پلی آف، به آن دنیا می رود. هیچ فیلسوف و دانشمندی هنوز نتوانسته سرعت پیشرفت علم را تخمین بزند یا یک رقم نزدیک برای آن بیاورد جز افرادی که خود در سرعت بخشیدن به علم کمک می کنند که من یک عده از آنها را به شما معرفی می کنم. مثلا در یک روز زیبا تمام انگلیسیها که نه ولی یک عده از آنها تصمیم می گیرند کمی به سرعت پیشرفت علم بیافزایند و برا یاین عمل بزرگ ریش و سبیل های خود را در معرض نمایش قرار می دهند. مثلا یکی 7 سال ریشش را نمی زند تا حدی که منجر به اختلاف با همسرش می شود و فقط و فقط هم برای پیشرفت علم دست به چنین کاری می زند و نمی داند که با این ریش و سبیل می تواند چه ترافیکی به وجود بیاورد یا اگر گوشه این سبیل زیبا ولی بلند در چشم کسی برود هیچکدام از عوامل سرعت بخشیدن به پیشرفت علم جوابگو نیستند. حالا سبیل خوب است، جای دیگر مسابقه چاقترین آدمها را می گذارند که برای پیشرفت علم مفید است به هر حال علم باید روی زمین پیشرفت کند. وقتی وزن کره زمین با این آدمها بالا برود یک دفعه بیافتد پایین ، نه تنها علم پیشرفت نکرده بلکه ما کره زمین را هم از دست داده ایم. واقعا سرعت پیشرفت علم بالا رفته و ما خواهش می کنیم کمی از سرعت پیشرفت علم را بردارند و روزی سرعت مغزها قرار بدهند که کاملا از حرکت ایستاده است. خوشبختانه ما از این آدمهای بیکا ر نداریم. ما اگر به فکر سرعت بخشیدن به پیشرفت علم نیستیم از سرعت آن هم نمی کاهیم. تا چند دقیقه دیگ رهم فکر کنم علم بخواهد با سرعت از اینجا عبور کند. چون یک نفر در کشورش هوس کرده خانه اش را روی قله اورست بسازد. یا یک سال را بدون آب و غذا د رکوه های آلپ سر کند که زیاد هم بی خطر نیست پس بروید کنار که علمی نشوید. خرده تاریخ دیکتاتور حبیب بابایی در حکومت جمهوری روم باستان هر سال دو نفر به نامکنسول در رأس حکومت قرار می گرفتند. آن دو دارای اختیارات برابر بودند و بدین گونه هر یک می توانست با نظر یا پیشنهاد دیگری مخالفت کند. فایده این روش آن بود ک به این وسیله از ایجاد حکومت استبدادی جلوگیری می شد اما در موقع خطر و جنگ، وجود این دو نفر و اختلاف نظر میان آنها مانع وحدت می شد؛ در چنین مواقعی فرد دیگری را با دادن اختیارات کامل بر می گزیدند و زمان همه امور را به مدت شش ماه به دست وی می سپردند. این شخص را اصطلاحا "دیکتاتور" می نامیدند. در طی این مدت جان و مال مردم د راختیاراو بود تا وی بتواند خطر را رفع کند.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 55صفحه 32