آسمانیها
سقف شب
دوباره حال زمزمه
منو پرنده میکنه
معجزه اسم تو باز
گریه مو خنده میکنه
آسمونت رو ای خدا
نزدیک نزدیک میبینم
دستامو بالا میارم
سیب ستاره میچینم
الهی روشن بمونه
چراغ تاب و تب من
نمیره در من ای خدا
زمزمههای شب من
افق تماشایی شده
ستاره سوسو میزنه
یه دسته کفتر تو دلم
دوباره هوهو میزنه
تموم تاریکیها مو
اون پایینا جا میذارم
رشته ماهو می گیرم
رو سقف شب پا میذارم
الهی روشن بمونه
چراغ تاب وتب من
نمیره در من ای خدا
زمزمههای شب من
ساعد باقری
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 08صفحه 34