مجله نوجوان 09 صفحه 6

یاد دوست من یک طلبه هستم وقت نماز است فرماندهان سپاه و ارتش پیش از آغاز هر عملیات نظامی، خدمت حضرت امام می رسیدندو گزارش کارها را ارائهمی دادند. در یکی از این جلسات، حضرتآیت الله خامنهای، آقایهاشمی رفسنجانی، وزیر دفاع و فرمانده سپاه، حضور داشتند. امام به دلیل کهولت سن بر روی مبل نشسته بودند و سایر افراد نیز به صورت نیم دایره اطراف ایشان نشسته بودند. شهید صیاد شیرازی که در این مجلس حضور داشت، می­گوید: «دوستان در حال صحبت و گزارش به امام بودند کهایشان بلند شدند و به اتاقی دیگر رفتند. پس از مدتی امام به اتاق جلسه بازگشتند. آقای هاشمی پرسیدند: آقا، کسالتی عارض شد؟ زیرا تنها مسألهای که به ذهن می آمد این بود که ممکن است امام دچار کسالت شده باشند. امام در پاسخ فرمودند: «خیر، وقت نماز است!» این جمله را امام با چنان قاطعیتی بیان کرد که من احساس کردم، مثل اینکه ما تا حالا نماز نخواندهایم!» شهید صیاد شیرازی ادامهمی دهد: «پس ازاین جلسه،این فکر در منایجاد شد که چگونه از این اخلاق امام، استفاده عملی کنم؟ در آن زمان فرمانده نیروی زمینی ارتش بودم. این همه فرماندهان در جبهه با من کارمی کردند. من باید چه کارمی کردم که این اخلاق پسندیده به آنها منتقل شود؟این فکر به ذهنم آمد که خوب است جلسات فرماندهان نظامی را جوری ترتیب بدهیم که قبل از نماز شروع شود و به نماز ختم شود یا اگر وسط جلسه به وقت نماز رسیدیم، جلسه را موقتاً قطع کنیم و به نماز برویم و بعد، جلسه را ادامه دهیم. یا حتی جلسات را با نماز شروع کنیم. پس از این کار به وضوح احساسمی کردم که در داخل جلسات مربوط به عملیات و اتاقهای عملیات و جنگ از همین روحیه عبادی، برکات عظیمی نصیب ما شده است.این نماز اول وقت را ما از روحیه عبادی امام الهام گرفتیم. » من یک طلبه هستم امام مروج و تبلیغ کننده فقر نبود. او دنیا دوستی، حب جاه و مقام و مالاندازی را عامل اصلی دشواریهای زندگی بشرمی دانست. امام فتوایی درباره مرجعیت دارند که شاید منحصر به خود ایشان باشد.ایشان در شرایط مرجعیتمی نویسند که مرجع تقلید مسلمانان علاوه بر همه شرایط، باید علاقهای به مال و جاه و ریاست در دلش نباشد. خود آن بزرگوار این معنی را به خوبی درک کرده بودند و می فرمودند: «من یک طلبه هستم.» زندگی ایشان، وضع مالی، خانه و. .. از حد یک طلبه تجاوز نمی کرد. هیچگاه کسی ندید که امام لباس تجملی و تشریفاتی بپوشد. عبا و نعلین ایشان ارزان قیمت بود و از عبای گران قیمت پرهیز داشتند.این خود یک برازندگی خاص به اماممی بخشد. این ویژگی مردان بزرگ است. مردانی که خدمتهای بزرگی برای ملتهای خود انجام دادهاند، ساده زیست و بی علاقه به زرق و برق دنیا بودهاند. امام همان طور که از زهد گرایی صوفیانه پرهیز داشت، زیاده روی، اسراف و ضایع کردن نعمتهای خداوندی را هم بر نمی تابید و با آن به شدت برخورد می کرد، سراسر زندگی پربار آن بزرگوار، سرشار از خاطرهها و لحظاتی است که نشانی از ساده زیستی او دارد. ساده زیستی امام از همان ابتدا در زندگیایشان مشهور بود. امام از ابتدا اجاره­نشین بودند و این وضع تا چندین سال طول کشید؛ در نهایت توانستند منزلی در کوچه یخچال قاضی قم بخرند.این خانه جمعا چهار اتاق داشت و یک بیرونی. بااینکه امکانات مالی امام و دسترسیایشان به وجوههات شرعی خیلی خوب بود، امااین خانه را از اموال همسرشان خریداری کردند، ولی به نامایشان است و تا زمان تبعیدشان به ترکیه، امام دراین خانه زندگیمی کردند.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 09صفحه 6