مجله نوجوان 101 صفحه 13

اتو (اتومبیل) + بوس (که نکته ی انحرافی ترکیب واژگانی است) و به معنای خر عمومی است مثل اتوبوس که وسیله حمل ونقل عمومی است .» حسابی هل بدهد و غش غش بخندد و یا توی صف نانوایی یهو وارد بشود و به اول صف هجوم ببرد و این قضیه را پیش خودش هم خیلی هم طبیعی تلقی کند . ب ـ عصر آهن و انقلاب نو سنگی : انسان دومیه یک ذرّه بدبخت تر شده است و چون فرت فرت برداشته اند خط را اختراع کرده اند و بچه دومیه مجبور است مشق شب بنویسد . یک عده آدم فضول هم زرتی برداشته اند و قانون نوشتند (تازه وسط میدان شهر هم نصب کردند که نشان دهنده ی ندید بدیدی شان است شاید از شدت ندید بدیدی چند شاخه گل هم به قانون مسخره شان چسبانده اند و ما خبر نداریم .) آنها برای خودشان کلاس می گذارند و بالای برگه ی امتحان ، الکی یک کادری می گذارند و با خط میخی زیرش می نویسند : بچه محترم اگر زبان حالیت می شود در این کادر چیزی ننویس . که چی ی ی ی ؟ که مثلاً دانش آموز دومیه را بترسانند و بگویند قضیه خیلی جدی است و یک چیزهایی تو مایه های امتحان نهایی . در این مرحله انسان دومیه کم کم دارد به مراحل بحرانی نزدیک می شود . جیم ـ قرون وسطی ـ در این زمان شکوفه های زندگی مشترک مامان و بابای خیلی از دانشمندان کاملاً بی آزار متولد می شوند . دیگر مدرسه ها کابوس دائمی انسان سومیه و چهارمیه است و تازه علمها دارند پدر و مادر دار می شوند . انسان با تربیت تر شده است و جوکهای بی تربیتی و اس ام اس های غیر استانداردش را یواشکی می فرستد . توی صف زنبیل می گذارد و وقتی می خواهد جلو بزند الکی می گوید قبلاً آمده است و چون هیچ کس نبوده که به او بگوید پشت شما هستم و بعد برود الان دچار مشکل شده است . سعی می کند احترام مچ گیر قانون را رعایت کند و جلوی او تابلوهای تذکراتی را رعایت بفرماید . در این قسمت درها و پنجره ها به رسمیت شناخته می شود و کاشتن پدر گرامی مدرسه کنار در خروجی مدرسه های سومیه و چهارمیه مد می شود . دال ـ عصر رنسانس و انقلاب صنعتی : اوج فاجعه است . انسان پنجمیه به بعد در این دوره مجبور می شود حسابی با کلاس تر شود . روانشناس اختراع می شود و پدر و مادرها بچه هایشان را مجبور می کنند که فقط جلوی خودشان بی تربیت باشند . در این دوره هیچ کس نخ لباسش را نمی کند تا لای دندانهایش را تمیز کند بلکه دانشمندان سعی می کنند یک نخ با کلاس تر به نام نخ دندان اختراع کنند . لئوناردو داوینچی اولین سقوط هواپیمایی را به آبرومندانه ترین شیوه ممکن بینانگذاری می کند ولی چون جعبه سیاه هنوز اختراع نشده است نمی میرد . در این زمان انسان پنجمیه سعی می کند استارت و بلاگ نویسی را بزند بنابراین شروع می کند به نوشتن وبلاگهای کاملاً شخصی بر روی در و دیوار توالتهای عمومی و نیمکت مدارس و . . و بدین ترتیب به زور برای خود مخاطب جمع می کند . در عصر رنسانس و در راستای انقلابی تر شدن صنعت نزدیک است . چند کشته و مرده بر جای بماند و عده ای از بچه درس خوانهای پنجمیه به قدری جو گیر می شوند که رتبه اول کنکور شده و انتخاب اولشان را توی برگ انتخاب رشته مهندسی برق صنعتی شریف انتخاب می کنند عده ای نیز به شدت هجوم می آورند و هیجان زده می شوند و تصمیم می گیرند کلاس کنکور راه بیندازند . انسان پنجمیه که از همه ی انسانها ندید بدیدتر است دیگر در این مرحله قابل کنترل نیست بی آنکه ذره ای به دانش آموزان بدبخت فکر کند . هـ ـ قرن بیست و یکم : دانش آموزان دیگر کاملاً بدبخت شده اند . دانشمندان دسته گلشان را به آب داده و رفته اند پی کارشان . پدر و مادرها هم به شدت مخشان را شست و شو داده اند و توهم زده اند که حتماً حتماً زبان و کامپیوتر و آن فرمولهای ضایع به درد انسان ششمیه به بعد می خورد و خلاصه همه چیز روز به روز شاهکارتر شده است و در این وسط هم فقط یقه ی بچه ی بدبخت و بدشانس ششمیه به بعد گرفته شده است . از غذا های ویتامین دار و ممنوعیت هله و هوله بگیر تا آزمایشات وحشتناک و خجالت آور و دوره ای (چک آپ) و از آن طرف از انیشتن بگیر تا بابای مدرسه ما که فوق لیسانس دارد همه و همه از فرمولهای ریاضی و فیزیکی حرف می زنند . خلاصه ی مطلب بنده اصلاً نمی فهمم که ما چه گناهی کرده بودیم که توی عصر حجر به دنیا نیامدیم که از صبح تا شب با خیال راحت فقط بازی کنیم ؟!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 101صفحه 13