مجله نوجوان 105 صفحه 18

عاشورا یادداشتهای عاشورایی امام ایستاد و خطبه ای کربلایی خواند ؛ "اما بعد . . . . می بیند که کار دنیا به کجا کشیده است ! جهان تغییر یافته ، منکر روی کرده است و معروف چهره پوشانده و از آن جز ته ماندۀ ظرفی ، خردۀ نانی و یا چراگاهی کم مایه باقی نمانده است ." "زنهار ! آیا نمی بینید حق را که بدان عمل نمی شود و باطل را که از آن نهی نمی گردد تا مؤمن به لقای خدا مشتاق شود؟ پس اگر اینچنین است ، من در مرگ جز سعادت نمی بینم و در زندگی با ظالمان جز ملامت ، مردم بندگان حلقه به گوش دنیا هستند و دین جز بر زبانشان نیست ؛ آن را تا آنجا پاس می دارند که معاش ایشان از قبل آن می رسد ، اگر نه ، چون به بلا امتحان شوند ، چه کم هستند دینداران ." آه از رنجی که در این گفته نهفته است ! و اما سرّ الاسرار این خطبه در این عبارت است که "لِیرغب المومن فی لقاء ربّه ، تا مومن به لقای خدا مشتاق شود ." یعنی دهر به مراد سفلگان می چرخد تا تو در کشاکش بالا امتحان شوی و این ابتلائات نیز پیوسته می رسد تا رغبت تو در لقای خدا افزون شود . . . . پس ای دل ، شتاب کن تا خود را به کربلا برسانیم ! می گویی : مگر سر امام عشق را بر نیزه ندیده ای و مگر بوی خون را نی شنوی؟ کار از کار گذشته است . قرنهاست که کار از کار گذشته است . . . . اما ای دل ، نیک بنگر که زبان رمز ، چه رازی را با تو باز می گوید : کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا ، یعنی اگر چه قبله در کعبه است ، اما فاینماتولو فثمّ وجه الله . یعنی هر جا که پیکر صد پارۀ تو بر زمین افتد ، آنجا کربلاست ؛ نه به اعتبار لفظ و استعاره ، که در حقیقت ، و هر گاه که علم قیام تو بلند شود عاشورا است ؛ باز هم نه به اعتبار لفظ و استعاره . و اگر آن قافله را قافلۀ عشق خواندیم در سفر تاریخ ، یعنی همین . لیر غب المومن فی القاء ربه . . . عجب رازی در این رمز نهفته است ! کربلا آمیزۀ کرب است و بلا . . . و بلا افق طلعت شمس اشتیاق است . و آن تشنگی که کربلاییان کشیده اند ، تشنگی راز است . و اگر کربلاییان تا اوج آن تشنگی -که می دانی - نرسند ، چگونه جانشان سر چشمۀ رحیق مختوم بهشت شود؟ آن شراب طهور که شنیده ای بهشتیان می خورانند ، میکده اش کربلاست و خراباتیانش این مستانند که اینچنین بی سر و دست و پا افتاده اند . آن شراب طهور را که شنیده ای ، تنها تشنگان راز را می نوشانند و ساقی اش حسین است . حسین از دست یار می نوشد و ما از دست حسین . الا یا ایّها السّاقی ادر کأساً و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها . 1- موسوعه کلمات الامام حسین علیه السّلام ، صص 355-356 2- بقره/ 115 3- اشاره است به آیۀ 26 از سورۀ مطففین:یسقون من رحیق مختوم شهید سید مرتضی آوینی

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 105صفحه 18