کاغذ نمکی
دزد و صدای کمانچه
دزد، پاشنۀ درب خانهای را ارّه میکرد. پرسیدند: چه میکنی؟
گفت: کمانچه میزنم.
پرسیدند: پس چرا صدا ندارد؟
گفت: صدایش فردا بلند میشود.
دوستی حیوانات
روزی فیلی زخمی شد و او را برای جراحی به اتاق عمل
بردند، پس از عمل، دکتر از اتاق خارج شد و با تعجب دید که یک
مورچه جلوی دراتاق قدم میزند دکتر جلو رفت و پرسید: اینجا
چه میخواهی؟
مورچه جواب داد: دکتر، اومدم تا اگه لازم شد
برای آقا فیله خون بدم!
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 129صفحه 15