مجله نوجوان 129 صفحه 15

کاغذ نمکی دزد و صدای کمانچه دزد، پاشنۀ درب خانه­ای را ارّه می­کرد. پرسیدند: چه می­کنی؟ گفت: کمانچه می­زنم. پرسیدند: پس چرا صدا ندارد؟ گفت: صدایش فردا بلند می­شود. دوستی حیوانات روزی فیلی زخمی شد و او را برای جراحی به اتاق عمل بردند، پس از عمل، دکتر از اتاق خارج شد و با تعجب دید که یک مورچه جلوی دراتاق قدم می­زند دکتر جلو رفت و پرسید: اینجا چه می­خواهی؟ مورچه جواب داد: دکتر، اومدم تا اگه لازم شد برای آقا فیله خون بدم!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 129صفحه 15