مجله نوجوان 129 صفحه 21

خشنودی عیال و فرزندانش یک ماشین قسطی بخرد و در طول مسیر منزل تا اداره، چند مسافر سوار کند که هم آن در راه ماندگان را به مقصد برساند و هم بتواند قسط ماشین و کرایة منزلش را به همراه شهریة دانشگاه آزاد پسر بزرگش و هزینة ارتودنسی دختر متوسّطش و پول شیر خشک و پوشک پسر کوچولویش را تأمین کند. این خودرو تا همین چند هفته پیش آنقدر به مرد آبی خدمت می­کرد که هیچکس در طول زندگی آقای آبی به او و خانواده اش خدمت نکرده بود. آن خودرو که از روحیاتش معلوم است یک خودرو آبی است هرروز هفته را به کسب درآمد می­پرداخت و روز تعطیل آخر هفته را هم صرف بردن خانواده به گردش و تفریح می­کرد. ولی از همین چند هفتة پیش مرد آبی از آن 5 دقیقه خواب می­گذرد تا زودتر به اتوبوسهای بخش خصوصی یا عمومی برسد و ازآنجا بتواند خودرا به مترو برساند وبعد درکنار سایر در را ه ماندگان منتظر یک تاکسی دوگانه سوز شود و درنهایت با 15 دقیقه تأخیرکه در ماه معادل 390 دقیقه تأخیر یعنی برابر با شش ساعت و نیم تأخیرمی­شود به اداره برسد و همین مدّت زمان سبب می­شود که به عنوان یک کارمند بی انظباط شناخته شود و اضافه کاریهایش هم ملغی اعلام می­شود ماشین آبی هم که هر لحظه خطر فروش را درچند قدمی­اش احساس می­کند جلوی خانه، غمگین و افسرده نشسته است وتنها گنجشکان و کلاغان و سایر پرندگان که ازآن بالا رد می­شوند از اوبا تحفه ای که رویش می­اندازند یاد می­کنند. ماشین آبی آقای آبی خیلی دلش می­خواست که واقعاً آبی بود یعنی با آب کار می­کرد تا بتواند چرخ زندگی آقای آبی را مجدّداً به گردش در بیاورد و خنده را برلبان خانوادة آقای آبی بنشاند. ماشین آبی آقای آبی حتی راضی شد که قسمت زیادی از صنوق عقبش را در اختیار آقای آبی قرار دهد تا او را گاز سوز کنند تا آقای آبی باز هم شرمندة خانواده اش نباشد ولی آبی با یک حساب سرانگشتی فهمید که گاز سوز شدن خودروی آبی اش احتمالاً برای عروسی پسرکوچکش که درحال حاضر از پوشک و شیر خشک استفاده می­کند مهیّا خواهد شد. آدم آبی درحالیکه به هوای خیلی خیلی تمیز چند هفتة اخیر و خیابان خالی از ماشین نگاه می­کند و چشمش به دنبال تاکسیهای خالی­ای می­دود که راننده های محترمشان به دنبال مسافر دربستی هستند و به ریش آدمهای یک لنگه پای کنار خیابان می­خندند، به این مسئله فکر می­کند که واقعاً باید به چه چیزی فکر کند تا گرة زندگی­اش باز شود!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 129صفحه 21