اجــــاره نشینهـــــــا
صحنههای مختلف این فیلم و ایجاد فضاهای ارتباطی بین کاراکترهای آن سود بسیار برد.
ازآنجایی که داریوش مهرجویی در رشتة فلسفه تحصیل کرده است نمیتوان تصور کرد که منظور او از
ساخت چنین فیلمی تنها مطرح کردن معضلات مالک و مستأجر باشد. قطعاَ او در پس این نمای آشکار
هدفی دیگر را دنبال میکرده است. خانهای که او را برای اجاره نشینها در نظر گرفته است خانهای
ویرانه است که تمام اطرافیان ساختمان چشم طمع به آن دارند و برای تصاحبش دندان تیز کردهاند
حتی شخصی که اجاره نشینها در طول فیلم با او درگیر هستند نیز یک مستأجر است. صاحبان اصلی خانه
از بین رفتهاند و این خانه مجهول الوارث فضای درگیری همة کاراکترها را فراهم کرده است.
همه چیز در این ساختمان جا به جاست مثلاً باغچة با صفای مرحوم حسین سرشار به جای اینکه در
حیاط ودر سطح زمین باشد برروی بام قرار داردو طراح و مهندس ساختمان که وظیفة ساخت بنا را
برعهده داشته است و نقشش را رضا رویگری بازی میکند به شکل حقیرانهای در یکی از اتاقهای منزل
برادرش زندگی میکند.
لحظات شاد و غمگین در پی فیلم بسیار دلچسب است و شاید دلچسبی این لحظات، مدیون دیالوگها و
کلام راحت وباور پذیر فیلم باشد. کاراکترهای فیلم نه به شکل پاستوریزه و مؤدبانه باهم صحبت
میکنند و نه اصرار خاصی دراستفاده از کلام خاصی دارند. آنها مثل مردم عادّی صحبت میکنند؛ وقتی
عصبانی میشوند ناسزا میگویند و وقتی مهربان هستند قربان و صدقة هم میروند. خلاصه اینکه در
این فیلم همه چیز درجای خودش قرار گرفته است ،در پایان از سینمای جمهوری اسلامی ایران تشکر
میکنیم که نسخة نخ نما شده وبی کیفیت این فیلم را با اصلاحات روی تصویر که گاه مانع نمایان شدن چهرة
بازیگران میشد به تقویت حسّ نوستالژی ما کمک کرد و بار دیگر به ما یادآوری کرد که این فیلم در
سال 1365 ساخته شده است.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 129صفحه 29