مجله نوجوان 138 صفحه 25

آیینهای سحر و وقت شناس موقع سحر، در بسیاری نواحی ایران از روی موقعیت ستارگانی مثل پروین و دب اصغر و اکبر تشخیص داده می­شد و این ستارگان که با نامهای مختلفی مشهور بودند، در واقع، مشخص کنندۀ اوقات شرعی بودند. ناگفته نگذاریم که شناخت وقت سحر و موقعیت ستارگان، کار همۀ افراد نبود. بسیاری از مردم درآن دورهها، حتی نام ستارگان را نیز نمی­دانستند و بنابراین افرادی به عنوان«سحرخوان» متصدی وقت­شناسی بودند. سحر­خوانان موظف بودند وقت سحر را تشخیص بدهند و آن را به مرم اعلام کنند. سحرخوانی در دورههای بسیاری از تاریخ ما، یک سنت رایج بودکه سالها در یک خانواده می­ماند و از پدر به پسر و همین طور به نسلهای بعدی می­رسید. بعد از تشخیص سحر توسط سحرخوانان، شیوههای متفاوتی برای اعلام سحر به عموم مردم رایج بود. از در کوبیدن و نقاره نوازی در شهرهای مذهبی مثل مشهد و قم گرفته تا طبل کوبی، شیپورزنی، سرنا­نوازی، ( با نام دم دم سحری) و جارزدن، همه شیوههای رایج اعلام وقت شروع و پایان سحر بودند. اما مهم ترین شیوه و شاید رایج ترین آنها، سنت قدیمی و فراگیر« چراغ گذاران» بود که در بسیاری نواحی ایران بخصوص نواحی مرکزی رواج داشت. در این شیوه، بعداز شناخت وقت سحر توسط « سحر خوانان »، تعداد زیادی چراغ بر سر منارهها و گلدستههای مساجد گذاشته می­شد و بعد از پایان وقت سحر هم برداشته می­شد. مردم نیز برای تشخیص موقع سحر و شروع و پایان آن، به چراغهای روشن نگاه می­کردند. در برخی موارد نیز، این چراغها خیلی معروف بود و مرجع می­شد؛ مثل « چراغ ملاکاظم» که در گلدستههای مسجد جامع یزد گذاشته می­شد. « بوق حمام» نیز یکی دیگر از شیوههای اعلام شروع و پایان سحر بود. در قدیم، آغاز و پایان کار حمامها ،به وسیلۀ بوقی اعلام می­شد که « تون تاب» حمام آن را می­نواخت. در ماه رمضان، این بوقها برای اعلام وقت سحر وافطار نیز به کار می­رفت. نکته جالب دیگر این که سحر خوانان، طبالان و چراغ گذاران و کلاً سایر خبر دهندگان سحر به صورت عمومی، مواجبی نیز دریافت می­کردند که از همۀ مردم جمع آوری و به آنها پرداخت می­شد . رمضان

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 138صفحه 25