مجله نوجوان 141 صفحه 10

یاد دوستصدای امام صدای امام به یاد آزادگان سرافراز هشت سال دفاع مقدّس یکی از روزهای ماه مبارک رمضان بود، همه روزه بودیم و با اذان مغرب که از بلند­گوهای نصب شده در اردوگاه به گوش می­رسید، آماده افطار شدیم. این اذان از رادیویی که خود عراقیها کنترل می­کردند پخش می­شد اما برایمان خیلی آشنا بود. صدای مؤذن با حنجره ایرانیها بیشتر جور در می­آمد تا یک عراقی. وقتی بلافاصله پس از تمام شدن اذان صدای حضرت امام در اردوگاه طنین انداخت، تمام ذوقها در لبخندهای ناگهانی شکفت و اشکهای شوق، گونهها را تر کرد. سربازان عراقی که تازه متوجه شده بودند موج رادیو را اشتباه گرفتهاند خیلی سریع رادیو را خاموش کردند. خاطره ای از سرهنگ صفر علی فرزامی

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 141صفحه 10