یک نقطه در میان بی شمار نقطه
یک نقطه در میان بی شمار نقطه
یک نقطه در میان بی شمار نقطة رها در بی شمار کهکشان. این است زمین.
بر این زمین، آدم راه میرود. آدمها هر کدام تکّهای از زمین را صاحب
شدهاند. آدمها زمین را مالِ خودشان میدانند اما درست این است که آدمها
مال زمین هستند. و زمین میچرخد و سالها میگذرد و آدمها میفهمند
که مالِ زمین هستند؛ وقتی که مردند. بعضی با غرور بر زمین گام بر
میدارند و نمیدانند زمین یک نقطه در میان بیشمار نقطة رها در بیشمار
کهکشان است و نمیدانند که نمیدانند. بعضی با زمین و زمینیها نامهربانند
و نمیدانند نامهربانی، آتش است و نامهربان در آتش است و شیطان، آتش
است.
ما هستیم تا بدانیم کوچکیم و بزرگ، تنها بزرگ است.
کسی که میداند کوچک است، ناچیز است، «نیست» است، حتماً خواهد
فهمید که خدایی هست که بزرگ است، همه اوست، «هست» است.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 141صفحه 27